🔴 روزگار تلخ كودكان ما ایران زمین
خبرهای وحشتناكی از آزار و اذيت، فشار و تهديد، كتک و بدرفتاري، كار و بردگی و ... از كودكان ما به گوش ميرسد. دايرهی نامهربانی نسبت به كودكان ما بسيار گسترده شده و به رنج روزگاران آنها تبديل شده است. داستان دردناک تجاوز يک جنايتكار به كودكان شوشتری در سال ٢٠١٨ بسيار غمناك بود. همين تابستان ٩٧ بود كه پسر ١۴ سالهای در سنندج براي فراگيری قرآن كريم به مسجد رفته بود كه توسط معلم قرآن كه درويش هم بود مورد تجاوز قرار گرفت و پرونده وي در دادگاه كيفری يك استان كردستان مفتوح است كه مقرر شد وكالت دفاع از اين كودک نگونبخت را بر عهده بگيرم كه شوربختانه پس از اعدام رامين، مجال وكالت آن را نيافتم.
كودک مذكور دو بار اقدام به خودكشی كرده است و داستان تلخ وی همچنان سهمناک باقي مانده و در راهروهاي تاريك دادگستري سنندج در جريان است. حسب گزارشی كه دوستان گزارشگر روزنامه شهروند از كودكان ساكن در باغات و مزارع جنوب تهران و ورامين داشتهاند بسياري از آنها مورد اذيت و آزار قرار گرفتهاند. مدتی پيش يكی از خبرنگاران اجتماعی روزنامهی آفتاب يزد با اينجانب تماس گرفت و خواستار ورود فوري در دفاع از دختر كودك خردسالي شد كه توسط يكي از ساكنين برج مسكوني محل سكونت آنها مورد اذيت و آزار قرار گرفته بود. موضوع در دادسراي مربوطه وقتي مطرح شد با بوروكراسي فراوان مواجه و سوالات عجيب و عدم پاسخگويي مقام قضايي مربوطه موجب ترك تعقيب دعوي از سوي والدين دختر نگونبخت شد. حسب گزارش اخذ شده در مورد وضعيت سهمناك كودكان كار در تهران و مشهد، بخش عمدهاي از آنان مورد انواع ستم و اذيت و آزار جنسي قرار گرفته و ترس از تداوم آن موجب ادامه كار و بردگي آنان شده است. موارد كودك آزاري در سطحي وسيع وجود دارد و ناهنجاري و آسيبهاي موجود اجتماعی، بيكاري، گراني، وضعيت لجام گسيختهي اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سياسی موجب تكثير و تداوم آن شده است. اينها فقط بخشی از داستان تلخ و دردناک كودكان ايران زمين است و موارد بسيار زيادي از آزار و اذيت كودكان بنابه دلايل عديده در سكوت باقي مانده و رنجهاي بي پايان آن تا ابد همراه آنها خواهد بود.
از ديگر سو موارد كودك آزاري در نقاط مختلف كشور بدن نحيف كودكان ما را مي آزارد و درد جانكاه آن براي هميشه باقي مي ماند.قوانين عديدهاي در ساليان اخير به تصويب رسيده اما هنوز نتوانستهاند بازدارندگي لازم را داشته باشند و هنوز جرأت ارتكاب جرم كودكآزاري در جامعه بيداد ميكند. قانون حمايت از كودكان و نوجوانان هنوز در راهروهاي مجلس شوراي اسلامي خاك مي خورد و نمايندگان محترم مجلس در اندر خم يك كوچهاند. زماني كه داستان دردناك آتنا اصلاني در پارسآباد اتفاق افتاد و اينجانب به موضوع ورود پيدا كردم با مطبوعات و رسانههاي مختلفي گفتگوهايي داشتم و براي كمك كارشناسي به تصويب قانون جامع حمايت از كودكان و نوجوانان دعوت و ديدگاههاي خود مبتني بر واقعيات تلخ جامعه و الزامات كنوانسيون حقوق كودك ارايه كردم اما هرگز لحاظ نشد و از همان زمان نيز مشخص بود كه ارادهاي كافي براي برخورد با كودك آزاران و متجاوزين به حقوق كودك در جامعهي ايران وجود ندارد چون هنوز حق تأديب كودكان در قانون مدني و مجازات ما وجود دارد. هنوز كودكان كار بدنبال تكه ناني بوده يا در باندهاي مافيايي وادار به كار و بردگی ميشوند. هنوز جرات ارتكاب جرم عليه كودكان ما وجود دارد، هنوز آموزشهاي لازم جنسي و شناخت حريم خصوصي به كودكان ما داده نشده است، هنوز قوانين ما از ايرادات و اشكالات عديده در حمايت از كودكان برخوردار است، هنوز مقررات كنوانسيون حقوق كودك به بخش لاينفك كتب درسي آنان افزوده نشده و اين كنوانسيون را غربي و ضد ارزشی میدانند و هزاران موضوع دردناك ديگر.
واقعيت مسئله اين است كه كودكان ما آيندهسازان ايرانند با اين وضع اگر پيش برويم آيندهاي تلخ و دردناك براي ايران رقم خواهد خورد. كودكان حق داشتن جامعهاي سالم و شاداب دارند آنان شايستهي بهترينها هستند اما ما به آنها بدترينها را هديه كردهايم. كودكان نبايد قرباني ناداني، جهل، غفلت، قصور و ستم والدين، بزرگسالان، دولتمردان و حكام قرار گيرند. گراني ، تورم، بيكاري، فساد لجام گسيخته در ايران، فقدان نظارتهاي قانوني، نبود قوانين بازدارنده و عدم كارايي قوانين جاري، نبود سيستم دادرسي مستقل و خاص كودكان بصورت ويژه، عدم اعتقاد به حقوق كودكان و كنوانسيون حقوق كودك و ... موجب پديداري و تداوم روزگاران تلخ براي كودكان ما شده است. افسوس براي آنها و ننگ براي مسئولين ما. چون خالق وضع موجود براي كودكان ما، دولتمردان و مسئولين ما هستند.
خبرهای وحشتناكی از آزار و اذيت، فشار و تهديد، كتک و بدرفتاري، كار و بردگی و ... از كودكان ما به گوش ميرسد. دايرهی نامهربانی نسبت به كودكان ما بسيار گسترده شده و به رنج روزگاران آنها تبديل شده است. داستان دردناک تجاوز يک جنايتكار به كودكان شوشتری در سال ٢٠١٨ بسيار غمناك بود. همين تابستان ٩٧ بود كه پسر ١۴ سالهای در سنندج براي فراگيری قرآن كريم به مسجد رفته بود كه توسط معلم قرآن كه درويش هم بود مورد تجاوز قرار گرفت و پرونده وي در دادگاه كيفری يك استان كردستان مفتوح است كه مقرر شد وكالت دفاع از اين كودک نگونبخت را بر عهده بگيرم كه شوربختانه پس از اعدام رامين، مجال وكالت آن را نيافتم.
كودک مذكور دو بار اقدام به خودكشی كرده است و داستان تلخ وی همچنان سهمناک باقي مانده و در راهروهاي تاريك دادگستري سنندج در جريان است. حسب گزارشی كه دوستان گزارشگر روزنامه شهروند از كودكان ساكن در باغات و مزارع جنوب تهران و ورامين داشتهاند بسياري از آنها مورد اذيت و آزار قرار گرفتهاند. مدتی پيش يكی از خبرنگاران اجتماعی روزنامهی آفتاب يزد با اينجانب تماس گرفت و خواستار ورود فوري در دفاع از دختر كودك خردسالي شد كه توسط يكي از ساكنين برج مسكوني محل سكونت آنها مورد اذيت و آزار قرار گرفته بود. موضوع در دادسراي مربوطه وقتي مطرح شد با بوروكراسي فراوان مواجه و سوالات عجيب و عدم پاسخگويي مقام قضايي مربوطه موجب ترك تعقيب دعوي از سوي والدين دختر نگونبخت شد. حسب گزارش اخذ شده در مورد وضعيت سهمناك كودكان كار در تهران و مشهد، بخش عمدهاي از آنان مورد انواع ستم و اذيت و آزار جنسي قرار گرفته و ترس از تداوم آن موجب ادامه كار و بردگي آنان شده است. موارد كودك آزاري در سطحي وسيع وجود دارد و ناهنجاري و آسيبهاي موجود اجتماعی، بيكاري، گراني، وضعيت لجام گسيختهي اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سياسی موجب تكثير و تداوم آن شده است. اينها فقط بخشی از داستان تلخ و دردناک كودكان ايران زمين است و موارد بسيار زيادي از آزار و اذيت كودكان بنابه دلايل عديده در سكوت باقي مانده و رنجهاي بي پايان آن تا ابد همراه آنها خواهد بود.
از ديگر سو موارد كودك آزاري در نقاط مختلف كشور بدن نحيف كودكان ما را مي آزارد و درد جانكاه آن براي هميشه باقي مي ماند.قوانين عديدهاي در ساليان اخير به تصويب رسيده اما هنوز نتوانستهاند بازدارندگي لازم را داشته باشند و هنوز جرأت ارتكاب جرم كودكآزاري در جامعه بيداد ميكند. قانون حمايت از كودكان و نوجوانان هنوز در راهروهاي مجلس شوراي اسلامي خاك مي خورد و نمايندگان محترم مجلس در اندر خم يك كوچهاند. زماني كه داستان دردناك آتنا اصلاني در پارسآباد اتفاق افتاد و اينجانب به موضوع ورود پيدا كردم با مطبوعات و رسانههاي مختلفي گفتگوهايي داشتم و براي كمك كارشناسي به تصويب قانون جامع حمايت از كودكان و نوجوانان دعوت و ديدگاههاي خود مبتني بر واقعيات تلخ جامعه و الزامات كنوانسيون حقوق كودك ارايه كردم اما هرگز لحاظ نشد و از همان زمان نيز مشخص بود كه ارادهاي كافي براي برخورد با كودك آزاران و متجاوزين به حقوق كودك در جامعهي ايران وجود ندارد چون هنوز حق تأديب كودكان در قانون مدني و مجازات ما وجود دارد. هنوز كودكان كار بدنبال تكه ناني بوده يا در باندهاي مافيايي وادار به كار و بردگی ميشوند. هنوز جرات ارتكاب جرم عليه كودكان ما وجود دارد، هنوز آموزشهاي لازم جنسي و شناخت حريم خصوصي به كودكان ما داده نشده است، هنوز قوانين ما از ايرادات و اشكالات عديده در حمايت از كودكان برخوردار است، هنوز مقررات كنوانسيون حقوق كودك به بخش لاينفك كتب درسي آنان افزوده نشده و اين كنوانسيون را غربي و ضد ارزشی میدانند و هزاران موضوع دردناك ديگر.
واقعيت مسئله اين است كه كودكان ما آيندهسازان ايرانند با اين وضع اگر پيش برويم آيندهاي تلخ و دردناك براي ايران رقم خواهد خورد. كودكان حق داشتن جامعهاي سالم و شاداب دارند آنان شايستهي بهترينها هستند اما ما به آنها بدترينها را هديه كردهايم. كودكان نبايد قرباني ناداني، جهل، غفلت، قصور و ستم والدين، بزرگسالان، دولتمردان و حكام قرار گيرند. گراني ، تورم، بيكاري، فساد لجام گسيخته در ايران، فقدان نظارتهاي قانوني، نبود قوانين بازدارنده و عدم كارايي قوانين جاري، نبود سيستم دادرسي مستقل و خاص كودكان بصورت ويژه، عدم اعتقاد به حقوق كودكان و كنوانسيون حقوق كودك و ... موجب پديداري و تداوم روزگاران تلخ براي كودكان ما شده است. افسوس براي آنها و ننگ براي مسئولين ما. چون خالق وضع موجود براي كودكان ما، دولتمردان و مسئولين ما هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر