۱۳۹۸ دی ۱۰, سه‌شنبه

فردا آرمان اعدام خواهد شد

فردا آرمان اعدام خواهد شد / درخواست پرویز پرستویی و احسان علیخانی از خانواده غزاله برای بخشش

آرمان با دختری به نام غزاله در ترکیه آشنا می شود و در سال 92 او را به قتل می رساند. روز چهارشنبه یازدهم دی حکم قصاص آرمان اجرا خواهد شد.

پایگاه خبری خبر فوری (khabarfoori.com)

10 دی 1398 - 10:24
دیشب در فضای مجازی پستی دست به دست میچرخید با عکس پسری جوان به نام آرمان. در این پست که مردم و هنرمندان خواهان و خواستار بخشش آرمان از قصاص بودند، ماجرای قتلی قدیمی پشت پرده بود.
مسئله حیاتی این است که این پسر جوان بخاطر قتل غزاله قرار است چهارشنبه فردا اعدام شود، خانواده این جوان نامه خداحافظی با پسرشان را منتشر کرده اند و هنرمندان نیز عکس آرمان را در صفحه های رسمی خود گذاشته اند و خواستار نجات آرمان از قصاص شده‌اند.

نامه خداحافظی پدر و مادر آرمان

متن زیر نامه خداحافظی پدر و مادر آرمان است ‌‎. ‌‎
سلام دوستان و همراهان گرامی
‌‎دستبوس تک تک عزیزان همراه هستیم.
‌‎متاسفانه آرمان ما دیگر سحرگاه ۴ شنبه را نخواهید دید.
‌‎پسری که تا لحظه آخر کلمه ای درشتی نکرد و تا آخرین نگاه معصومیت خودش رو حفظ کرد.
‌‎او دیگر نخواهد بود و ما قراره آخرین دیدار رو باهاش داشته باشیم.
‌‎کدوم پدر و مادر میتونه تو چشم بچه اش نگاه کنه و بگه بابا خداحافظ، این آخرین نگاهه...
این آخرین آغوشه، این آخرین بوسه هست، این آخرین لمسه و این آخرین حس نفس گرمته....
کاشکی سهم آخر قسمت ما بود نه فرزندمون....
‌‎این موقع است که ناباورانه پدر ومادر به پروردگارش میگه کاشکی
فرزندمون تو سانحه میمرد نه ذره ذره، نه با انتظار ...
‌‎خدایا قسمت میدیم لبخند مصنوعی و تلخ آخر و موقع آخرین وداع با فرزند که تلخ ترین رخداد زندگی یک پدر و مادره نصیب هیچ کسی حتی بدترین بندگانت نکن....
‌‎آرمانی منتظر ما باش... زود میام پیشت....
مامان کاترین بابا کامیار

حمایت احسان علیخانی از نجات آرمان

آرمان قاتل غزاله


حمایت آریا عظیمی نژاد از نجات آرمان

آرمان قاتل غزاله


ماجرای جنجالی قتل غزاله چیست ؟

آرمان، جوان متهم به قصاص در زندان رجایی‌شهر در دانشگاه سراسری قبول شد. این خبری بود که از سوی مسئولان اداره کل زندان‌های استان تهران رسانه‌ای شد.
براساس اعلام مصطفی محبی، مدیرکل زندان‌های استان تهران این جوان ٢٤ ساله که بیش از ٥‌ سال را در زندان رجایی‌شهر به سر برده، در آزمون کارشناسی‌ارشد سال ٩٧ موفق شد در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیت‌مدرس در مقطع کارشناسی ارشد پذیرفته شود.
مشخص شد این جوان که به اتهام قتل دختر جوانی به قصاص محکوم شده، در زمان ارتکاب به جرم و دستگیری از سوی پلیس مدرک دیپلم داشت که در این مدت با روحیه بالا و پشتکار عجیبی موفق به اخذ مدرک کارشناسی کامپیوتر شده است و سال 97 با شرکت در آزمون کارشناسی‌ارشد رتبه خوبی را کسب کرد و درنهایت در رشته مهندسی پزشکی پذیرفته شد.
اما به زندان افتادن این پسر جوان و حکم قصاص او مربوط به جنایتی عجیب است که هیچ وقت پیکر مقتول در این پرونده کشف نشد و متهم این پرونده هم چندبار در اظهاراتش مدعی شد که این جنایت کار او نبوده است.
با این همه، اما همه مستندات و مدارک نشان می‌دهد که «الف-ع» تنها متهم این پرونده و عامل مرگ دخترجوان بوده است.
بر اساس پیگیری‌ها از مسئولان دادسرای جنایی تهران مشخص شد «الف-ع» اواخر سال ٩٢ به اتهام قتل یک دختر ١٨ ساله به نام غزاله دستگیر و به قتل این دختر محکوم شده است، هرچند جسد این دختر جوان هیچ وقت پیدا نشد.

با این وجود، اما محکومیت این پسر جوان که در زمان ارتکاب به قتل کمتر از ١٨‌سال داشته، قطعی شده است.

حمایت و درخواست نجات آرمان توسط پرویز پرستویی


آرمان قاتل غزاله

آشنایی در آنتالیا جنایت در میرداماد

اما ماجرای این پرونده در اواخر اسفندماه سال ٩٢ کلید خورد.
اواسط اسفند ماه آن سال بود که پدر غزاله پس از ناپدید شدن عجیب دخترش به پلیس مراجعه کرد و آن‌ها را در جریان این اتفاق قرار داد.
خداحافظی و خارج شدن از خانه برای رفتن به مطب یک پزشک آخرین تصویر خانواده غزاله از او بود.
ناپدیدشدن مرموز این دختر جوان به سرعت در دستور کار پلیس و ماموران آگاهی قرار گرفت.

در روند تحقیقات و در بررسی آخرین تماس‌های دختر جوان ماموران به پسر جوانی مشکوک شدند که غزاله قبل از ناپدیدشدن چندباری با او تماس گرفته بود.

در همان مراحل ابتدایی بازجویی صحبت‌های ضدونقیض پسر جوان، ماموران را بیش از پیش مشکوک کرد و درنهایت با بررسی‌های بیشتر مشخص شد که متهم جوان آخرین کسی بوده که غزاله را ملاقات کرده است و درنهایت در مراحل بازجویی پسر جوان لب به اعتراف گشود و به رابطه دوستی که بین او و غزاله شکل گرفته بوده، اعتراف کرد.آشنایی غزاله و پسر جوان از آنتالیای ترکیه آغاز شده بود. این دوستی ادامه پیدا کرد و در تهران هم چندباری همدیگر را ملاقات کردند.
پسر جوان با وجود این‌که چندماهی از غزاله کوچکتر بود، به او علاقه‌مند شد و حتی چندباری پیشنهاد ازدواج را با غزاله مطرح کرد، اما دختر جوان با این خواسته مخالف بود.

او می‌خواست برای ادامه تحصیل به خارج کشور برود، به همین دلیل هم از پسر جوان خواست تا این رابطه را فراموش کند.
اما ارتباط آن‌ها به‌طور کامل قطع نشد، تا این‌که یک روز «الف-ع» از نبود پدر و مادر پزشکش در خانه استفاده کرد و از غزاله خواست به خانه آن‌ها برود: من وقتی دیدم کسی در خانه نیست، غزاله را به خانه دعوت کردم.
اما او وقتی به خانه‌مان آمد و گفت که قصد دارد برای همیشه مرا فراموش کند، خیلی عصبانی شدم، بین ما مشاجره لفظی درگرفت و وی را هل دادم، سرش به جایی خورد، سپس با میله بارفیکس نیز چند ضربه به او زدم. آن‌جا بود که متوجه شدم غزاله نفس نمی‌کشد.
پسر جوان آشفته و هراسان پیکر بی‌جان غزاله را داخل چمدان بزرگی قرار داد و بعد آن را به سطل زباله خیابان میرداماد انداخت، سپس به خانه بازگشت و سعی کرد همه آثار جرم را از بین ببرد.

جسد غزاله هیچ‌گاه کشف نشد

اما پسر جوان خیلی زود از سوی پلیس شناسایی و دستگیر شد. درواقع دستپاچگی قاتل راز این جنایت را فاش کرد.
در بررسی‌های دقیق و تطبیق نمونه «DNA» به دست آمده از قطرات خون به‌جامانده در محل جرم مشخص شد که غزاله در همان خانه مورد ضرب و جرح قرار گرفته است.

در ادامه بازرسی از محل جنایت میله بارفیکسی که پسر جوان با آن ضرباتی را به مقتول وارد کرده بود، کشف شد و آثار به جامانده بر روی میله هم اظهارات اولیه پسر جوان را تایید می‌کرد.
با این وجود، متهم جوان در روند رسیدگی به این پرونده و به‌خصوص در جلسه دادگاه ضمن رد اظهارات قبلی خود، روایت دیگری از این حادثه مطرح کرد.

او در برابر قاضی با بی‌گناه دانستن خود در این حادثه مدعی شد: غزاله وقتی از پله‌های خانه‌مان پایین رفت، همین که خواستم در ورودی آپارتمان را ببندم، ناگهان صدای جیغش را شنیدم، وقتی در را باز کردم، دیدم او از پله‌ها سقوط کرده است. هر چه صدایش زدم، جواب نداد.

ترسیده بودم با زحمت او را به خانه بردم.از ترس پدر و مادرم غزاله را داخل چمدان جاسازی کردم و او را از خانه بیرون بردم تا کسی متوجه نشود و بعد هم جسد غزاله را در سطل زباله رها کردم.، اما جسد این دختر جوان با وجود تلاش ماموران هیچ گاه پیدا نشد.

در مقابل، اما خانواده غزاله خواهان اشد مجازات و قصاص قاتل دخترشان بودند.درنهایت دادگاه با توجه به مستندات موجود و بررسی نمونه «DNA» و سایر مدارک حکم به قصاص این پسر جوان داد.
البته به دلیل این‌که متهم در زمان قتل ٧ روز به ١٨سالگی‌اش مانده بود، تیم قضائی را بر آن داشت تا طبق ماده قانونی حمایت از مجرمان ١٨ ساله، آرمان را در اختیار کمیسیون پزشکی‌قانونی قرار دهند تا رشد عقلی او در زمان جنایت تایید شود.

این کمیسیون هم روز ٢٧ آبان ماه ٩٣ جلسه‌ای تشکیل داد و درنهایت اعلام کرد اختلال روانی که قوه تشخیص متهم را سلب کرده باشد، در زمان جنایت و معاینه فعلی به دست نیامده است.

با این وجود، هنوز حکم قصاص این پسر که الان وارد ٢٤سالگی‌اش شده است، اجرا نشده و او در این مدت علاوه بر اخذ مدرک مهندسی کامپیوتر در زندان موفق شد در کنکور ارشد سال‌جاری در رشته مهندسی پزشکی دانشگاه تربیت‌مدرس پذیرفته شود.

۱۳۹۸ دی ۸, یکشنبه

جذب ۶ هزار دانش آموز بازمانده از تحصیل در خوزستان

۸ دی ۱۳۹۸،‏ ۱۶:۰۶
کد خبرنگار: 1180
کد خبر: 83612632
 
۰ نفر
 
  •  
  •  
  •  
  •  
جذب ۶ هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل در خوزستان
اهواز - ایرنا - استاندار خوزستان گفت: ۶ هزار دانش‌آموز بازمانده از تحصیل در خوزستان در مدت سه سال گذشته جذب کلاس‌های درس شده‌اند.
به گزارش ایرنا غلامرضا شریعتی روز یکشنبه در آیین پایانی پروژه اجتماعی جذب کودکان بازمانده از تحصیل خوزستان در تالار مهتاب اهواز بیان کرد: باید مراقبت‌های لازم برای حفظ و ماندگاری دانش‌آموزانی که در قالب این طرح جذب کلاس درس شده‌اند انجام شود؛ ماندگاری این دانش‌آموزان در مدارس از توسعه جذب دانش‌آموزان در این طرح مهم‌تر است.
وی گفت: از سال ۹۶ یکی از مهم‌ترین شعارهای برنامه کاری در خوزستان پوشش تحصیلی کامل کودکان این استان بوده که تلاش شد با اجرای طرح جذب دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل و افزایش ساخت کلاس درس این امر محقق شود.
بهره‌برداری از یکهزار کلاس درس تا پایان امسال
شریعتی با اشاره به اینکه تا پایان امسال یک‌هزار کلاس درس در خوزستان به بهره برداری می‌رسد افزود: پوشش صددرصدی نوآموزان پیش‌دبستانی در کاهش دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل تاثیرگذار است که این طرح در خوزستان عملیاتی شده است.
استاندار خوزستان همچنین با اشاره به اجرای طرح جوانه‌ها در خوزستان ادامه داد: در این طرح دانش‌آموزان مناطق محروم بورسیه تحصیلی می‌شوند که پارسال یک هزار و ۲۰۰ دانش آموز پس از شرکت در یک آزمون این بورسیه را دریافت کردند؛ این طرح به عنوان الگوی ملی معرفی شد.
وی ارایه آموزش مجازی در آموزش و پرورش خوزستان را از دیگر راه‌های جلوگیری از بازماندگی تحصیلی دانش‌آموزان بیان کرد و افزود: در این روش تلاش شد در روستاهای دور افتاده و سخت گذر،ر از آموزش مجازی برای آموزش و تحصیل دانش‌آموزان استفاده شود تا از تحصیل باز نمانند.
 وی با اشاره به اینکه در این راه سازمان‌های مردمی و خیریه هم مشارکت داشته‌اند اضافه کرد:بازماندن از تحصیل تنها به دلیل فقر مالی نیست، بلکه فقر فرهنگی نیز از دیگر عوامل بازدارنده در ادامه تحصیل دانش‌آموزان است و بسیاری از خانواده‌ها مانع ادامه تحصیل فرزندان خود می شوند که شکست این فقر سخت است.
وی گفت: از نهادهای مردمی و حمایتی تقاضا داریم در این پروژه مسئولان را یاری دهند و در ایجاد فرهنگ سواد آموزی دانش آموزان به والدین نهایت تلاش خود را داشته باشند.
استاندار خوزستان ادامه داد: صنایع خوزستان نیز در بخش بهبود شرایط آموزشی این استان و  کمک به مسایل اجتماعی باید نقشی پررنگ و موثر داشته باشند.
نماینده ولی‌فقیه در خوزستان نیز در این آیین بیان کرد: معلم های فداکاری را می شناسیم که در مناطق دور افتاده و سخت گذر به دانش‌آموزان علم می‌آموزند که این افراد پس از پیروزی انقلاب اسلامی افزایش یافته‌اند.
حجت الاسلام و المسلمین سید محمد نبی موسوی فرد افزود: نهادهای اجتماعی و خیریه در جذب کودکان بازمانده از تحصیل و تشویق خانواده‌ها در ادامه تحصیل فرزندان آنها همکاری و مشارکت داشته باشند.
مدیرکل امور اجتماعی استانداری خوزستان نیز بیان کرد: کودکان بازمانده از تحصیل بخشی از جامعه هستند و باید مورد توجه قرار گیرند؛ از ابتدای امسال تا اواخر آذر درمناطق عشایری کار جذب کودکان بازمانده از تحصیل در حال انجام بود.
محمد صادق کریمی کیا ادامه داد: بیشترین میزان بازماندگی از تحصیل در بین دانش‌آموز دختر است و تلاش داریم در سال‌های آینده با اجرای هر چه بهتر این پروژه آمار بازماندگی از تحصیل را کاهش دهیم.

۱۳۹۸ دی ۵, پنجشنبه

دنبال حذف اعدام کودکان نیستیم

یک مقام دادگستری: دنبال حذف اعدام کودکان نیستیم

معاون حقوقی و امور مجلس در وزارت دادگستری گفت این وزارت‌خانه به دنبال حذف اعدام کودکان زیر ۱۸ سال نیست، بلکه تلاش می‌کند این اعدام‌ها را کاهش دهد. 
علی فرهادی در نشست کمیته حقوقی فراکسیون زنان مجلس که به منظور بررسی ماده ۹۱ قانون مجازات اسلامی که در مورد قصاص کودکان زیر ۱۸ سال است، این مطلب را بیان کرد. 
فرهادی افزود: «در رابطه با اعدام زیر ۱۸ سال وضعیت فعلی مطلوب است.» 
در این نشست ضحی امیری، مسئول کمیته حقوقی انجمن حمایت از حقوق کودکان، هم گفت: «از سال ۹۶ تاکنون ۱۲ کودک اعدام شدند و در حال حاضر هم شش تا هفت پرونده کودکان در معرض اعدام داریم.» 
‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍‍طیبه سیاوشی، رییس کمیته حقوقی فراکسیون زنان مجلس هم افزود:‌«متاسفانه ما همچنان با اعدام کودکان زیر ۱۸ سال مواجه هستیم و این معضل هنوز به طور کامل حل نشده است.» 
مهر ماه امسال نیز بنیاد عبدالرحمن برومند با انتشار گزارشی از اعدام ۵۰۰ کودک طی ۴۰ سال گذشته در ایران خبر داده بود.

کودکان کار و خیابان، سیاست ها، چالش ها، و راه آینده


کودکان کار و خیابان ، سیاست ها، چالش ها و راه آینده

کودکان کار و خیابان ، سیاست ها، چالش ها و راه آینده
حبیب الله مسعودی فریدمعاون فرهنگی و امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور
کودکان در همه جوامع از اهمیت ویژه‌ای برخوردار هستند و در اغلب کشورها سرمایه‌گذاری‌های زیادی در حوزه کودک انجام می‌شود. کشور ما نیز از این موضوع مستثنی نیست و اقداماتی که در چند دهه گذشته در حوزه کودکان انجام گرفته است تأیید‌کننده این موضوع است.
  سازمان بهزیستی کشور از بدو تأسیس خود در سال 1359 به‌عنوان سازمانی «دوستدار کودک» شناخته شده و سیاست‌ها و برنامه‌های خود را با هدف نهایی ارتقای کیفیت زندگی کودکان با توجه به مصالح عالیه ایشان طراحی و اجرا می‌کند. سیاست‌های اصلی سازمان بهزیستی در حوزه کودکان عبارت از فراهم‌آوری زمینه‌های رشد و تکامل همه جانبه کودکان، اجرای برنامه‌های حمایتی برای کودکان نیازمند، شناسایی کودکان در معرض آسیب و ارائه خدمات بهنـگام و تخصصی به ایشان و حمایت اجتماعی، حقوقی و اقتصادی از کـودکان آسیب دیـده است.
 در حال حاضر بیش از 600 هزار کودک زیر سن پیش دبستان در حدود 15000مهد کودک در سراسر کشور از خدمات مختلف مراقبتی، تربیتی و آموزشی بر اساس قوانین موجود بهره‌مند می‌شوند که از این میان حدود 7500 روستا مهد و 1200مهد در مناطق حاشیه‌ای قرار دارد. سازمان بهزیستی در زمینه‌های مختلف از جمله ارائه یک وعده غذای گرم و کمک هزینه شهریه به این دسته از مهدهای کودک کمک می‌کند. لازم به ذکر است میزان شهریه دریافتی از خانواده‌های کودکان در روستا مهدها، بسیار ناچیز و میزان متوسط دریافتی ماهانه حدود20 هزار تومان است. یکی دیگر از اقدامات سازمان بهزیستی حمایت از کودکان بی‌سرپرست و دارای سرپرست غیر مؤثر (بد سرپرست) است و حدود 10 هزار کودک در بیش از 650 مرکز شبانه روزی در سراسر کشور و با حمایت و مشارکت بالای خیرین و مؤسسات خیریه نگهداری شده و از حمایت‌های تحصیـلی، بهداشتی، اوقات فراغت، بیمـه آتیـه، اشتغــال و سایر حمایت‌های مورد نیاز برخوردار می‌شوند.
در ضمن حدود 17000 کودک نیز در خانواده‌های جایگزین و خانواده‌های سببی و نسبی، تحت حمایت بهزیستی قرار دارند.
یکی دیگر از اقدامات اساسی سازمان بهزیستی شناسایی کودکان در معرض آسیب و حمایت از آنها است. این سازمان با راه‌اندازی 358 مرکز اورژانس اجتماعی در تمامی شهرهای دارای 000/50 نفر جمعیت حضور فعال داشته و شماره تلفن اورژانس 123 جهت ارتباط 24 ساعته مردم با شبکه اورژانس اجتماعی در دسترس می‌باشد و یکی از مهم‌ترین وظایف اورژانس اجتماعی در خصوص شناسایی موارد کودک آزاری و مداخله بهنگام است.
اهمیت کودکان کار و خیابان
موضوع کودکان کار و خیابان نیز از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی مصوب هیأت وزیران در سال 1384 تکالیف مختلفی را برای تمامی دستگاه‌های مرتبط تعیین کرده است. از میان این تکالیف می‌توان به روند شناسایی، جذب و پذیرش کودکان، توانمندسازی کودکان خیابانی، تأمین مکان و تجهیز آن، حمایت‌های بهداشتی و حقوقی و سایر حمایت‌ها اشاره کرد. از نظر سازمان بهزیستی حضور کودکان و وجود کودکان کار و خیابان با ســلامت ایشان و مصالح عالیه آنها در تضاد واضح می‌باشد و تمامی سعـی سیاستگذاران و سازمان‌های دولتی و غیردولتی می‌بایست در جهت حذف کار کودکان باشد اما این مهم چگونه اتفاق می‌افتد؟
اساساً در دنیا دو رویکرد کلی به موضوع کار کودک وجود دارد. رویکرد اول که تا حدودی نیز شایع می‌باشد این است که، کار کودک را بپذیریم و با «رویکرد کاهش آسیب» سعی کنیم که کودک از خطرات کار از جمله کار در خیابان مصون بماند. این روش می‌تواند با حضور پاره وقت کودک در خیابان، در کنار حضور پاره وقت او در مراکز روزانه آموزشی و تربیتی یا کمک موردی به خانواده‌های ایشان و بعضاً توانمندسازانه انجام شود. نکته تمرکز این رویکرد بر اساس پذیرفتن شرایط موجود و سازگاری با آن بوده و هدف عملیاتی و قابل دستیابی آن که البته بسیار مهم و حیاتی است، همانگونه که در بالا اشاره شد، کاهش عوارض ناشی از حضور کودک در محیط‌های کار (خیابان، کارگاه‌ها، کار زباله گردی و...) می‌باشد.
رویکرد دوم براساس پژوهش‌ها و ارزشیابی‌های انجام شده از برنامه‌های مداخله‌ای در حوزه کودکان کار و خیابان، «رویکرد توسعه ای» که مبتنی بر برنامه‌ریزی جهت خروج کودک از چرخه کار است بنا نهاده شده است. در این رویکرد، اتخاذ سیاست کاهش آسیب به‌عنوان یک رویکرد دراز مدت و دائمی مورد پذیرش نبوده و برنامه‌ریزی‌ها می‌بایست به صورتی باشد که طی زمان‌بندی مشخص به حذف کار کودک و خروج کودک از چرخه کار منجر شود.
سازمان بهزیستی گرچه خود طی سالیان گذشته مروج یا پایه‌گذار مراکز بسیاری در حوزه کودکان کار و خیابان با رویکرد کاهش آسیب بوده است (مراکز حمایتی آموزش کودک و خانواده) اما با توجه به بررسی‌ها و پژوهش‌های انجام شده، سیاست‌ها و رویکرد‌های کنونی خود را مبتنی بر مدل «رویکرد توسعه ای» بنا نهاده است، گرچه معتقد است که برای مدت زمان کوتاه می‌توان از «رویکرد کاهش آسیب» نیز استفاده کرد.
اعتقاد سازمان بهزیستی در مورد موفقیت در کنترل و کاهش مشکلات اجتماعی از جمله کودکان کار بر دو اصل پایه‌ای استوار است. یکی اجرای کامل فرآیند مداخله: در اینجا شناسایی، جذب، پذیرش و توانمندسازی کودکان و خانواده ایشان؛ و دیگری تداوم اجرای برنامه حمایتی کودکان کار است. در واقع هم اجرای کامل فرآیند و هم تداوم اجرای برنامه به منظور موفقیت هر برنامه‌ای می‌بایست مورد نظر قرار گیرد. در حوزه کودکان کار و خیابان و اساساً کودکان کار، چالش‌های زیادی وجود دارد. از جمله این چالش‌ها می‌توان به درصد بالای کودکان غیر ایرانی (در تهران حدود 86درصد کل کودکان کار و خیابان)، عدم احراز هویت تعداد قابل توجهی از این کودکان به‌دلیل نبود اوراق هویتی، ورود غیر مجاز یا حضور غیر مجاز تعداد زیادی از کودکان اتباع خارجی، بهره کشی از این کودکان بویژه کودکان اتباع غیر ایرانی در کار کودک که یکی از بدترین اشکال آن را در پدیده زباله گردی می‌توان دید، عدم اقدامات عملیاتی چه در اجرای سیاست‌های مهاجرتی کشور و چه درباره کودکان و خانواده‌های اتباع کودکان غیر ایرانی در پدیده کار کودکان و نکته آخر و البته بسیار حائز اهمیت، عدم تخصیص منابع لازم و بموقع توسط نهادهای برنامه‌ریزی کلان و بودجه‌ای، جهت حمایت و توانمند‌سازی کودکان کار و خانواده‌های ایشان است.
سازمان بهزیستی بر اساس فرآیندهای مشخص شده کاری و با اتخاذ رویکرد «مدیریت مورد» و با همکاری دستگاه‌های مشخص شده در آیین نامه ساماندهی کودکان خیابانی شامل دستگاه‌ها و نهادها و نیز سازمان‌های مردم نهاد، برنامه‌های مداخله‌ای و حمایتی خود را طراحی و اجرا می‌کند. از نظر ما «هر کودک بازمانده، یک فرصت از دست رفته است» و می‌بایست تلاش کنیم کودکی آنها را به آنان بازگردانیم. خیابان، جای کودکان نیست. بر این اساس، سازمان بهزیستی در سه عرصه کودکان کار و خیابان، کودکان شاغل در حوزه زباله گردی و کودکان در کارگاه‌ها، هماهنگی‌ها و اقدامات مختلفی را انجام داده و در حال اجرا دارد که می‌توان به جذب و پذیرش کودکان از سطح خیابان، موافقت شهرداری تهران بر الزام پیمانکاران به منظور حذف کودکان از فرآیند زباله گردی و منع به کارگیری کودکان توسط پیمانکاران دست اول و دست دوم و نظارت و پیگیری اداره روابط کار وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی با همکاری سمن‌ها در شناسایی و کنترل کارگاه‌هایی که کودکان را به کار می‌گیرند نام برد.
امیــدواریم که با همــکاری تمامــی نهادهای دولتی، غیر دولتی، مؤسسات خیریه، پژوهشگران و مؤسسات تحقیقاتی، رسانه‌ها و مردم عزیز کشورمان بتوانیم در جهت حذف کار کودک اقدام نماییم و بر این اساس سازمان بهزیستی پیشنهاد می‌نماید تدوین برنامه‌ای جامع با اهداف زمان‌بندی شده به منظور حذف کار کودک در دستور کار سیاستگذاران ارشد کشور قرار گیرد.

آينده تاريک کودکان زباله‌گرد/بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند سلامت نیوز: آينده تاريک کودکان زباله‌گرد/بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند

آينده تاريک کودکان زباله‌گرد/بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند

۱۳۹۸/۱۰/۰۲ - ۱۳:۵۹ - کد خبر: 286649
آينده تاريک کودکان زباله‌گرد/بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند
سلامت نیوز:تا کمر در سطل زباله خم شده و حضور ما را در کنارش احساس نمی‌کند، یا شاید برایش مهم نیست که کسی او را تماشا می‌کند. آنقدر قدش کوتاه‌ست که پاهایش حدود نیم ‌متر از زمین فاصله دارد و یک جعبه پیتزا را بیرون می‌آورد و درون گونی بزرگ و سیاهی که در کنارش هست، می‌اندازد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،از دستکش هم خبری نیست و چند زخم نسبتا عمیق روی دستش افتاده. ارتباط گرفتن با او چند دقیقه زمان نیاز دارد تا به ما اطمینان کند و حدود نیم ساعت وقت می‌برد و بعد می‌گوید اگر برایم غذا بخری باهات حرف می‌زنم. او می‌گوید: از خراسان آمده‌ایم، چهار برادر و یک خواهر دارم. من و چند نفر دیگر از بچه‌ها ساعت ۸ صبح در خیابان مطهری پیاده می‌شویم و شروع به گشتن تمام سطل‌های زباله اطراف می‌كنیم تا هرچه مقوا، بطری پلاستیكی و قوطی فلزی هست، در گونی‌هایمان جمع كنیم.
گاهی ناهارمان را از داخل سطل‌های زباله پیدا می‌كنیم. با تكه‌های نان و هر چیزی كه قابل خوردن باشد، شكم‌ما‌ن را سیر می‌كنیم. تا قبل از تاریك شدن هوا سعی می‌كنیم همه سطل‌های زباله را بگردیم تا پول بیشتری در بیاوریم. همچنان که نشسته سرش را تکان می‌دهد و می‌گوید: برای جمع‌آوری زباله در خیابان‌های شهر باید كارت‌های فصلی ۳۰۰ تا ۵۰۰ هزارتومانی داشته باشیم كه از كارفرماها می‌خریم، اگر این كارت‌ها را نداشته باشیم عموهایی كه می‌گویند كارمند شهرداری هستند، ما را می‌گیرند.
ازش می‌پرسم این گونی برای تو سنگین نیست! او می‌گوید: وقتی عموها ببینند آشغال‌ها را با گاری جابه جا می‌كنیم بازهم مانع می‌شوند و اذیت می‌شویم برای همین بهتر است آشغال‌ها را به كول بگیریم تا ضرر نكنیم اما حاضریم پول بیشتری بدهیم تا در گاراژ غذا و جای خواب داشته باشیم، كمتر كتك بخوریم و از كار هم بیكار نشویم. از لحن صدایش متوجه می‌شوم که دختر است و همین که ازش می‌پرسم چرا لباس پسرانه پوشیدی گونی بزرگ که بیشتر از قدش ارتفاع دارد را روی دوشش می‌اندازد و می‌رود.
کودکان‌‌زباله‌گرد، تصوير سياه جامعه از انتشار فقر است.
تصاويري که آتش‌سوزي سال 95 را در يکي از پارکينگ‌هاي تفکيک زباله اطراف تهران‌‌ و سرنوشت شوم «احد» و «صمد» (دو پسربچه زباله‌گرد هفت و هشت‌ساله افغاني) را به يادمان مي‌‌آورد که در اتاقک‌شان سوختند و فقط پدرشان توانست از آن اتاقک‌ که از داخل قفل شده بود، با 50‌درصد سوختگي نجات پيدا کند. تصويري که از دفن کودکان زباله‌گرد در محل‌هاي تفکيک زباله خبر مي‌دهد و اين داستان هر روز در کوچه و پس‌کوچه‌هاي شهر و در گودهاي تفکيک زباله در سکوت ادامه دارد.
کودکان محروم و معصومي که صدايشان به هيچ‌جا نمي‌رسد و شب‌ها در اتاقک‌هاي پارکينگ‌هاي تفکيک زباله مورد سوءاستفاده جنسي نيز قرار مي‌گيرند. به گفته سوسن مازيارفر، مسئول شناسايي و کمک به اين کودکان در جمعيت امام علي(ع)، خانواده اين بچه‌ها چون بعضا تبعه افغانستان هستند و به‌طور غيرقانوني در ايران زندگي مي‌کنند، حتي حاضر نيستند اگر بچه‌هاي‌شان کشته شدند، از آنها خبر بگيرند و وضعيت‌شان را پيگيري کنند؛ چون خيلي زود همه آنها را رد مرز مي‌کنند و اين براي‌شان ترسناک‌ترين وضعيت ممکن است. به گفته سوسن مازيارفر، در برخي استان‌ها ميانگين سني کودکان زباله‌گرد تنها 12 سال است.

فقر، متهم رديف اول
براي بررسي مشکلات آنها ابتدا به سراغ يک جامعه شناس رفتيم، محمدرضا محبوب‌فر در گفت‌وگو با «آرمان ملي» معتقد است که رشد فقر در جامعه خانواده‌ها را که عمدتا از اقشار مهاجران داخلي يا اتباع هستند ناگزير مي‌کند که فرزندانشان را در خيابان‌ها رها کنند و از اين طريق کسب درآمد يا حداقل شکم خودشان را سير کنند.
زباله‌گردي کودکان مولد فقر است زماني‌که جامعه به سمت کاهش درآمد و افزايش بيکاري گرايش پيدا مي‌کند، پديده‌هاي اجتماعي در جامعه متنوع‌تر خواهد شد تا جايي که امروزه شاهد فحشا در گورستان بهشت زهرا تهران هستيم. وقتي پدر و مادر نمي‌توانند شکم فرزندان‌شان سير کنند و گرسنگي امان آنها را مي‌برد، آنها چاره‌اي به جز فرستادن فرزندانشان و جست‌و‌جو در زباله‌ها براي پيدا کردن غذا ندارند.
اين جامعه شناس با اشاره به اينکه دولت در توزيع منابع ميان افراد جامعه ناکارآمد نشان داده و همين امر باعث شده امروز کودکان مظلوم قربانيان فقر و بي‌عدالتي شوند، مي‌افزايد: متاسفانه امروزه پديده کودکان کار و زباله‌گرد از سن 4 سالگي آغاز مي‌شود و در سن 13 تا 15 اوج مي‌گيرد و به‌طور متوسط سن کودکان کار در کشور ما به 12 سال رسيده است.
آقاي بختياري رئيس کميته امداد چند روز پيش اعلام کردند که در 32 شهرستان به آمار تکاندهنده‌اي از فقر رسيده‌اند، ولي ايشان در رابطه با اين آمار سکوت کردند، اما رئيس جمهور وقتي اعلام مي‌کند که 60‌ميليون نفر از جمعيت کشور بايد کمک معيشتي دريافت کنند شما بدانيد تعداد افرادي که در خط فقر و زير خط فقر قرار دارند نزديک به 70‌ميليون است.
در چنين شرايطي که کشور در فقر و بيکاري فزاينده به سر مي‌برد پديده کودکان زباله‌گرد نيز فزاينده خواهد بود و حالا اين کودکان مظلوم 4 تا 5 ساله، به نمادي از شرايط سياسي و اقتصادي در داخل و خارج کشور شده است. وي با اشاره به اينکه بسياري از دختر بچه‌ها مجبورند که با لباس پسرانه در سطل‌هاي زباله به‌دنبال غذا و روزي‌شان بگردند و اين امر مي‌تواند تبعات وحشتناکي را در آينده براي جامعه داشته باشد، مي‌افزايد: اين دخترها ديگر حس دختران و زنانه نخواهند داشت و اين مي‌تواند بسيار خطرناک باشد.
جست و جوي کودک در سطل‌هاي زباله براي سير کردن شکم باعث به وجود آمدن يک عقده و يک خلأ عميق روحي در آن فرد مي‌شود که از همسن و سالانش پايين‌تر مي‌بيند و همين امر باعث عقده‌هاي عاطفي و رواني در آن کودک مي‌شود. اين عقده در آينده به‌صورت پرخاشگري و خشونت عريان خود را در جامعه نشان خواهد داد و من اين هشدار را مي‌دهد که همين کودکان کار و زباله‌گرد مي‌تواند براي کشور بسيار خطرناک باشند و معضلي براي کشور خواهند شد.
همين کودکان در کنار فقرا و پابرهنه‌گان يک موج عظيمي براي کشور و مسئولان ايجاد خواهند کرد که بسيار ويرانگر خواهد بود و شرايط خطرناکي را پيش روي کشور قرار خواهد داد.

قوانين زياد، اما بدون ضمانت اجرائي
در يک دهه گذشته قوانين و آيين نامه‌هاي بسياري براي ساماندهي کودکان زباله‌گرد به اجرا درآمده ولي بسياري از آنها ناکارآمد بوده است. مونيکا‌نادي، فعال حقوق کودک به «آرمان ملي» مي‌گويد: زباله گردي کودکان يکي از آسيب اجتماعي جدي در جامعه ماست در حالي که قانون اساسي کشور ما دولت‌ها را به ايجاد امکانات عادلانه براي رفع فقر در ميان مردم ملزم کرده است.
پيمان‌نامه جهاني حقوق کودک نيز که سند بين‌المللي مادر است و از سوي جمهوري اسلامي ايران پذيرفته شده، در ماده 32 به تکليف دولت‌ها براي حمايت از کودکان براي کار زيان‌بار و مخل وضعيت تحصيلي و بهداشتي‌شان تاکيد مي‌کند. در قانون کار نيز تاکيد شده که کار براي کودک زير 15 سال ممنوع است. از سوي ديگر ما مقابله‌نامه بين‌المللي «مبارزه با بدترين اشکال کار کودکان» نيز داريم‌ و دراين قانون کارهايي که به‌دليل ماهيت آن ممکن است به کودک ضرر و آسيب به اخلاقيات، جسمي، روحي و... وارد کند براي کودکان مطلقا ممنوع مي‌شود.
يعني قوانين ما کار کودکان را ممنوع کرده، چه برسد به زباله‌گردي که آسيب‌پذيرترين کودکان کار است. بر خلاف قوانين و وظايف ذاتي دولت‌ها در کشور ما بچه‌ها مجبور به کار و زباله‌گردي هستند و طرح‌هاي ساماندهي آنها با وجود بودجه‌هاي عجيب و غريب همچنان ناکارآمد مانده است. وي همچنين خاطرنشان مي‌کند: يک گروه کثيري از زباله‌گردها مهاجران کشورهاي همسايه هستند و وقتي اين کودکان به کشور ما پناه مي‌آورند بايد حمايت لازم از آنها صورت بگيرد.
مثلا وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعي مسئول اجراي کنوانسيون ممنوعيت و اقدام فوري براي مقابله با بدترين اشکال کار کودک است، ولي در عمل کار خاصي انجام نمي‌دهد. شوراي شهر نيز طبق قانون اساسي و قانون شورا‌ها بايد نقش نظارتي بر شهرداري و سازمان‌هاي تابعه داشته باشد، ولي با وجود اينکه متولي بحث پسماند در شهرها، شهرداري است، واگذاري به بخش خصوصي و کمبود نظارت در اين سيستم معيوب به‌نظر مي‌رسد.

بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند
سال 96 بود که فاطمه دانشور، عضو اسبق شوراي شهر تهران در گفت‌و گويي با فارس گفت: در محلات پرخطر مانند هرندي کودکاني گم مي‌شوند که والدين آنها حتي شکايت هم نمي‌کنند. او گفت: البته اين روزها اين امر يا کمتر شده يا من از آن بي‌اطلاع هستم، اما در آن زمان والدين اين کودکان نسبت به نبود بچه‌ها بي‌تفاوت بودند.
خانواده‌ها کودکان خود را براي کار اجاره مي‌دهند و شايد هفته‌ها بچه‌هايشان را نبينند آنها نگران هم نمي‌شوند و معتقدند که بالاخره باز مي‌گردند. نهادهاي نظارتي بايد سلامت کودکاني که والدين آنها در محيط‌هاي پرخطر زندگي مي‌کنند را برعهده بگيرند و بسيار مشاهده شده که اين والدين گاها کوچکترين حس مسئوليتي نسبت به فردندانشان ندارند.

آينده تاريک کودکان زباله‌گرد
با اين حال رضا جعفري، مدير کل اسبق دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي کشور نيز در اين رابطه به «آرمان ملي» مي‌گويد:‌ ‌آمار و ارقامي که از سوي دستگاه و متوليان در رابطه با کودکان زباله‌گرد مطرح مي‌شود صحيح نيست، چون خيلي از خانواده‌ها که از مهاجرين داخلي و خارجي هستند، وجود بچه‌‌هايشان را کتمان مي‌کنند.
با اين حال بهزيستي اعلام کرده پنج‌درصد از کودکان خياباني و کار، زباله‌گرد هستند. جعفري در ادامه به مشکلات بهداشت رواني و جسمي آنها اشاره مي‌کند و مي‌‌افزايد: آنها همواره از بيماري‌هاي عفوني همچون ايدز و هپاتيت و بيماري‌هاي روحي همچون سوء استفاده جسمي و برخورد نامناسب ارباب‌ها (واژه‌اي که کودکان به پيمانکاران درجه چند شهرداري مي‌گويند) که در گودهاي زباله با آنها مي‌شود، در خطر هستند و شرايط برخي ازآنها حاد است.
وي همچنين خاطرنشان مي‌کند: اين کودکان چون از طبقه پايين و فرودست جامعه هستند اکثر آنها سوء تغذيه دارند و حمل بار سنگين که بر دوش مي‌کشند باعث دفورمه شدن ستون فقرات و استخواني آنها مي‌شود. نبود دستکش هم دست‌هاي آنها را با زخم‌هاي عميق روبه‌رو مي‌کند و در اين حالت انتقال بيماري‌هاي عفوني دور از ذهن نيست.
آنها حتي در بحث ارتباط چشمي هم مشکل دارند و اين نشان مي‌دهد که اعتماد به‌نفس و عذت نفس‌شان هم مورد خدشه قرار گرفته است. بي‌ترديد آنها با ميل و رغبت اين کار را انجام نمي‌دهند و با برخوردهايي که از اطرافيان و ارباب‌هايشان مي‌بينند عزت نفس‌شان پايمال مي‌شود و اين بسيار خطرناک‌تر از بهداشت جسم است.
جعفري همچنين با اشاره به اينکه فقر درون خانواده زمينه ساز فقر‌ بين نسلي است مي‌افزايد: کودکي که مدرسه نمي‌رود و غذا نمي‌خورد و از امکانات هم سن و سالان خود در جهت توانمندسازي محروم است، فرصت زندگي بعدي را از دست مي‌دهد چون مجبورند براي کسب درآمد و سير کردن شکم‌شان که بزرگترين دغدغه‌شان است، هر روز به سطل‌هاي زباله مراجعه نمايند.
کودکاني که غذاي خود را در سطل‌هاي زباله از کودکان طبقه متوسط و بالاتر مي‌گيرند و همواره در معرض خشونت و سوء‌استفاده‌هاي جسمي و روحي قرار دارند، عزت نفس ندارند و مي‌توانند بعد از 18 سالگي گرايش بالايي به ناهنجاري‌هاي اجتماعي و آسيب‌ها داشته باشند.

سلامت نیوزآينده تاريک کودکان زباله‌گرد/بچه‌هايي که اجاره داده مي‌شوند

چیزی به نام کودک همسری نداریم

  •  سه‌شنبه / ۳ دی ۱۳۹۸ / ۰۸:۳۲
  •  دسته‌بندی: قزوین
  •  کد خبر: 98100301817
  •  خبرنگار : 50059

مدیرکل ثبت‌احوال قزوین:

چیزی به نام کودک همسری نداریم

ازدواج
ایسنا/قزوین مدیرکل ثبت‌احوال استان قزوین با تأکید بر اینکه چیزی به نام کودک همسری نداریم، گفت: همه ما تابع قانون هستیم و طبق نص صریح قانون مدنی کشورمان ازدواج قبل از بلوغ ممنوع است لذا نمی‌توان با واژه‌هایی چون کودک همسری در جامعه تشویش ایجاد کرد.
حسن وفایی دیلمی، مدیرکل ثبت‌احوال استان قزوین، در جمع خبرنگاران اظهار کرد: جمعیت استان قزوین در حال حاضر یک‌میلیون و ۳۱۰ هزار نفر است که ۶۶۹ هزار و ۶۱۳ نفر آن را مردان و ۶۴۱ هزار و ۱۸۷ نفر را نیز بانوان تشکیل می‌دهند.
وی با اشاره به آمار ۹ ماهه ابتدای سال در مقایسه با ۹ ماه ابتدایی سال قبل اظهار کرد: نرخ ثبت ولادت کشور در ۹ ماه نخست سال ۱۷/۱ در هزار است و این رقم در استان قزوین ۱۴/۱ است که نشان‌دهنده کاهش ۱۲/۷ درصد ولادت در کشور و کاهش ۱۳/۴ درصدی در استان قزوین است.
افزایش دوام زندگی مشترک به ۱۰ سال
مدیرکل ثبت‌احوال استان قزوین اعلام کرد: در استان قزوین دوام زندگی مشترک نسبت به قبل افزایش داشته و به ۱۰ سال رسیده است که قبلاً هفت سال بود.
وی با اعلام اینکه میزان ازدواج در استان قزوین نسبت به ۹ ماهه سال قبل چهار درصد کاهش داشته است، گفت: در سال ۹۷ استان قزوین رتبه ۱۷ میزان طلاق‌های ثبت‌شده و رتبه ۲۳ در میزان ازدواج را به خود اختصاص داد.
این مسئول ادامه داد: میانگین سن ازدواج سال ۹۷ در استان قزوین در مردان ۲۹/۷ و در زنان ۲۴/۴ بود، همچنین میانگین سند طلاق در مردان ۳۶/۶ و در زنان ۳۱/۴ اعلام‌شده است.
وفایی دیلمی با بیان اینکه بیشترین تعداد ازدواج در هشت ماه اول امسال بین گروه سنی ۲۵ تا ۲۹ سال است، گفت: ازدواج در کشور ۵/۸ درصد و در استان چهار درصد کاهش داشته است.
ثبت چهار مورد طلاق در گروه سنی ۹۰ تا ۹۴ سال
وی ادامه داد: بیشترین طلاق ثبت‌شده در هشت ماه امسال برای زوج‌های گروه سنی ۳۰ تا ۳۴ سال است که چهار درصد افزایش داشته است، همچنین چهار مورد طلاق بین سنین ۹۰ تا ۹۴ سال در استان قزوین به ثبت رسیده است.
مدیرکل ثبت‌احوال استان قزوین خبر داد: آمار طلاق در استان نگران‌کننده است به‌طوری که در کشور ۳/۶ درصد کاهش داشته اما در قزوین همین میزان افزایش پیدا کرده است.
وی با بیان اینکه تعداد ازدواج‌های ۱۲ تا ۱۴ سال استان قزوین ۴۱۳ مورد در سال ۹۸ بود، گفت: این آمار در مقایسه با آمار سال گذشته کاهش‌یافته است.
کمترین سن ازدواج دختران ۱۳ سال و پسران ۱۵ سال
وفایی دیلمی با تأکید بر اینکه ما چیزی به نام کودک همسری نداریم، گفت: همه ما تابع قانون هستیم و طبق نص صریح قانون مدنی کشورمان ازدواج قبل از بلوغ ممنوع است.
این مسئول بیان کرد: طبق قانون کمترین سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال و در پسران ۱۵ سال است لذا هر چیزی که قانون مجاز دانسته را نمی‌توان ممنوع کرد.
وی اعلام کرد: اگر انتقادی در این خصوص وجود دارد و افرادی معتقدند دختران ۱۳ یا ۱۴ ساله امروزی نمی‌تواند همسر و یا مادر خوبی باشند باید دلایل خود را ارائه کنند تا در صورت تصویب زیرساخت‌ها و قانون آن اصلاح شود لذا نمی‌توان با واژه‌هایی چون کودک همسری در جامعه تشویش ایجاد نمود.
مدیرکل ثبت‌احوال استان قزوین عمده علل وفات در استان را چنین عنوان کرد: بیماری‌های قلبی عروقی با ۳۹/۳ دهم درصد در صدر علل مرگ و میز قرار دارد؛ بعد از آن انواع سرطان و ‌تومور با ۱۳/۲ درصد، بیماری‌های دستگاه‌های تنفسی ۱۰/۵ و حوادث غیرعمدی ۸/۲ قرار دارد.
وفایی دیلمی در پایان عنوان کرد: خوزستان بیشترین و هرمزگان کمترین عامل فوت بر اثر بیماری‌های قلبی عروقی را به خود اختصاص داده است، همچنین سرطان در مازندران بیشترین و در سیستان و ‌بلوچستان کمترین عامل وفات را دارد.

«حقوق گمشده‌ی کودک ایرانی» به قلم طیبه سیاوشی

  •  سه‌شنبه / ۳ دی ۱۳۹۸ / ۱۱:۰۲
  •  دسته‌بندی: مجلس
  •  کد خبر: 98100302008
  •  خبرنگار : 71132

«حقوق گمشده‌ی کودک ایرانی» به قلم طیبه سیاوشی

حضور طیبه سیاوشی در ایسنا
یک عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی تشدید پدیده‌ی کودک‌همسری برای بهره‌مندی از وام ازدواج، مرگ دو نوجوان کولبر و تعطیلی مکرر مدارس را از مصادیق وخیم شدن وضعیت حقوق کودک در ایران دانست و خواستار انجام تمهیداتی برای جلوگیری از تضییع حق کودکان شد.
طیبه سیاوشی شاه‌عنایتی در یادداشتی با عنوان «حقوق گمشده‌ی کودک ایرانی» که در اختیار ایسنا قرار داد،‌ نوشت:
«علی‌رغم آنکه مجلس دهم توانست پس یک از دهه، به رفت‌وبرگشت‌های لایحه‌ی حمایت از کودکان و نوجوانان پایان دهد و آن را به تصویب رساند، اما همچنان شاهد تضییع حقوق کودکان و نوجوانان به‌ انحاء مختلف در حوزه‌ی «کار»، «آموزش‌وپرورش»، «ازدواج» و... هستیم.
اخیراً اما سه اتفاق دردناک که مستقیماً مرتبط به حوزه‌ی کودکان است (انتشار خبر تشدید پدیده‌ی کودک‌همسری برای بهره‌مندی از وام ازدواج، مرگ دو نوجوان کولبر و تعطیلی مکرر مدارس)، بر وخامت اوضاع حقوق کودک در ایران، بیش‌ از پیش صحه گذاشت.
چندی پیش، خبری مبنی بر افزایش چهار برابری کودک‌همسری به دنبال افزایش وام ازدواج به نقل از معاون وزیر ورزش و جوانان منتشر شد. با افزایش وام ازدواج در سال‌های ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، تعداد متقاضیان وام ازدواج در تمام گروه‌های سنی، حدوداً رشدی ۱۰ تا ۲۰ برابری داشته‌اند. اما این آمار برای افراد زیر ۱۵ سال در سال ۹۷ حدود ۷۰ برابر و تا پنج‌ماهه‌ی نخست امسال، حدوداً ۹۰ برابر شده که آماری به‌شدت نگران‌کننده است و نشان‌دهنده‌ی تأثیر این وام روی افزایش کودک‌همسری و به‌نوعی، حتی کودک‌فروشی است؛ چراکه در حالت عادی بایستی در گروه سنی زیر ۱۵ سال نیز شاهد افزایش ۱۰ تا ۲۰ برابریِ تقاضای وام ازدواج می‌بودیم اما چنین نیست.
مورد دومی که اخیراً موجبِ تأثر شدید جامعه‌ی ایران شد، مرگ دو نوجوان ۱۴ و ۱۶ ساله هنگام کار بود. دو برادر کولبری که در ارتفاعات مفقود شدند و مدتی بعد، جسد یخ‌زده‌ی آن‌ها پیدا شد.
کاهش سن کار و بی‌توجهی به معضل کودکان کار، نه‌فقط در کلان‌شهرها که حتی در شهرستان‌ها نیز شایع شده و کودکان و نوجوانان، برای امرار معاش و به دلیل شرایط سخت اقتصادی، مجبور به کولبری شده‌اند که این امر مصداق بارز استثمار کودکان و بی‌توجهی دستگاه‌ها نسبت به شیوع این معضل است. هرچند ما قوانینی داریم که در برخی موارد، حقوق کودکان را تضمین می‌کند، ازجمله مواد ۷۹، ۸۰ و ۸۱ قانون کار و ممنوعیت اشتغال به کار کودکان زیر ۱۵ سال، الزام در قانون برنامه‌ی ششم توسعه مبنی بر ساماندهی کودکان کار و کاهش ۲۵ درصدی جمعیت آنان و همچنین قانون الحاق ایران به کنوانسیون حقوق کودک، اما ایران همچنان از این پیامدها و معضلات اجتماعیِ مرتبط با کودک کار درگیر است و هر روز ابعاد نگران‌کننده‌تری از این معضل روشن می‌شود.
اما مورد سوم، تعطیلی پی‌ در پی مدارس به خاطر وضعیت وخیم آلودگی هواست. سیاست‌گذاران کلان کشور و حاکمیت باید ترتیباتی سریع برای کاهش آلودگی هوا اتخاذ کنند، اما نکته‌ای که در این میان باید مورد توجه قرار گیرد، تضییع حق برخورداری از آموزش و پروشِ کودکان و نوجوانان است که با تعطیلی مدارس این حق مورد غفلت شدید واقع شده است.
متأسفانه با اصرار بر سیاست‌های ناکارآمد و مواجهه‌ی غیرمسئولانه با آلودگی هوا، اختلالات پیش‌آمده در فرآیند یادگیریِ دانش‌آموزان، به‌هم‌ریختگیِ زمان‌بندی تدریس و درعین‌حال، خونسردی نهاد متولی تعلیم و تربیت کشور در جبران حقوق عامه‌ی ملت و انتظار مسئولان اجرایی از باد و باران برای حل بحران آلاینده‌ها، ضرورت جبران تعطیلات اخیر بیش‌ازپیش احساس می‌شود.
دانش‌آموزان تهرانی در آذرماه امسال، ۱۷ روز مدرسه نرفته‌اند و در ۱۱ روز اخیر، فقط یک روز وارد کلاس‌های درس شده‌اند. اگر مسئولان در حل این مشکل ناتوان هستند، لااقل باید به فکر جبران خساراتِ وارده به حقوق ازدست‌رفته‌ی کودکان و نوجوانان و خانواده‌ها باشند و لازم است تا برای جبران این تعطیلات به هر نحوی تمهیدات لازم را بیندیشند.
یکی از این تمهیدات، شناورکردن تقویم آموزشی کشور است. سال ۱۳۹۵، لایحه‌ای از سوی دولت، مبنی گنجاندن تعطیلات زمستانه در تقویم آموزشی به مجلس ارائه شد که با روزهای آلودگی هوا در اواخر آذر و اوایل دی‌ماه هرسال تقارن یابد. متأسفانه لایحه‌ی مذکور با مخالفت کمیسیون آموزش مجلس، علی‌رغم استقبال مردم و خانواده‌ها، وزرت آموزش و پرورش و کمیسیون کشاورزی مجلس، روبه‌رو شد.
این لایحه، در راستای تحقق برنامه‌ی جامع کاهش آلودگی هوای کلان‌شهرها و سایر مناطق کشور بود که با رویکرد افزایش کارایی و بهره‌وری نظام آموزشی، توأم با حفظ سلامت جسم و روان دانش‌آموزان مقاطع تحصیلی متفاوت، تقدیم شده بود. اما عده‌ای معتقد بودند با توجه به راهکارهای موجود در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، پیش‌بینی شده تا وزارت آموزش و پرورش، رأساً برای تغییر تقویم آموزشی با توجه به شرایط اقلیمی اقدام کند و نیازی به قانون‌گذاری مجدد نیست و بر این اساس، وزارت آموزش و پرورش می‌تواند با هماهنگی نهادهای مدنی، خانواده‌ها و تشکل‌های مختلف آموزشی، محیط‌زیستی، فرهنگی و تربیتی زمینه‌های ایجاد تعطیلات زمستانی را فراهم آورد.
اما با توجه به وجود قانون «بازگشایی مدارس در اول مهرماه هرسال» مصوب سال ۱۳۷۶ که صریحاً بازگشایی مدارس را اول مهر و پایان سال تحصیلی را در اردیبهشت‌ماه اعلام می‌کند، نیاز به الغای قانون مذکور حس می‌شود تا زمینه‌ی اجرای راهکارهای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش ایجاد شود.
به‌هرحال، با توجه به تشدید آلودگی هوا در ماه‌های سرد و ایجاد مشکلات بسیار برای کودکان روستایی و مناطق محروم در جاده‌ها و مسیرهای برف‌گیر و خسرانِ زیادی که این کودکان از شرایط آب‌وهوایی زمستانی می‌بَرند، شناورکردن تقویم آموزشی، از هر بُعدی قابل دفاع است و می‌تواند کارایی نظام آموزش و پروش را ارتقا دهد و با مدیریتِ تعطیلات غیرمترقبه، از تضییع حق برخورداری از تحصیل کودکان و نوجوانان از آموزش و پروش مطابق با اصل ۳۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، جلوگیری کند.

منع قانونی و شرعی برای ازدواج دختران بالای ۱۳ سال وجود ندارد

۵ دی ۱۳۹۸،‏ ۹:۵۶
کد خبرنگار: 914
کد خبر: 83608907
 
۰ نفر
 
  •  
  •  
  •  
  •  
منع قانونی و شرعی برای ازدواج دختران بالای ۱۳ سال وجود ندارد
تبریز-ایرنا- مدیرکل ثبت احوال آذربایجان شرقی اعلام کرد: هیچ گونه منع شرعی و قانونی برای ازدواج دختران بالای ۱۳ سال وجود ندارد و نباید از این موضوع به عنوان کودک همسری یاد شود.
احد جودی روز پنجشنبه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا، بلوغ را شرط لازم و اصلی برای ازدواج طبق موازین قانونی و شرعی در ایران بیان و اضافه کرد: بر این اساس در آذربایجان شرقی طی سالجاری هیچ گونه ازدواج زیر ۱۳ سال بانوان به ثبت نرسیده است و هر گونه انتشار اخبار در این زمینه کذب است.
وی اظهار داشت: تمام آمارهای مربوط به ازدواج در استان به دختران بالای ۱۴ سال تعلق دارد و طبق آخرین آمارهای ثبت شده در اداره کل ثبت احوال از ابتدای امسال تاکنون تعداد ۲۲ هزار و ۱۰۳ فقره ازدواج ثبت شده است که ۱۰ درصد آنها مربوط به ازدواج دختران ۱۴ سال بوده است که ۲ هزار و ۴۸۸ مورد را شامل می شود.
جودی افزود: در این بین تنها ۵ فقره ازدواج برای پسران ۱۴ ساله در آذربایجان شرقی ثبت شده است و تعداد ۱۰۰ نفر از پسران ازدواج کرده نیز بین ۱۵ تا ۱۹ سال سن داشته اند.
وی بیشترین تعداد فراوانی ازدواج دختران ۱۴ سال در آذربایجان شرقی را مربوط به شهرستان های چارایماق و خداآفرین و شهرستان های ایلات نشین دانست و ادامه داد: مجموع تعداد دختران ۱۴ ساله ازدواج کرده در آذربایجان شرقی از ابتدای امسال تاکنون ۸۷ نفر است.
جودی با تاکید بر اینکه ازدواج در سنین بالا در میان دختران یکی از چالش های مهم جمعیتی کشور و استان به شمار می رود، تلاش برای ترویج و گسترش فرهنگ ازدواج در سنین پایین را یکی از الزامات ترمیم نرخ رشد جمعیت دانست و گفت: فرهنگ دینی و اسلامی در این زمینه بهترین راهکار و مهمترین اصل برای گسترش امر ازدواج در میان جوانان است چون حدود الهی همواره بهترین ها را پیش روی انسان قرار می دهد.
وی پایین بودن نرخ طلاق در ازدواج های سن پایین را یکی از مزیت های مهم و اساسی برای توسعه فرهنگ تکریم بنیان خانواده در کشور و استان بیان کرد و افزود: طبق آمارهای  موجود از هر ۳۶ ازدواج سن پایین تنها یک مورد منجر به طلاق می شود، این در حالی است که فراوانی طلاق در میان مزدوجین سنین بالا بسیار نگران کننده است.
جودی ادامه داد: بیشترین فراوانی طلاق در سال های اول تا پنجم ازدواج ها صورت می گیرد.
وی مجموع طلاق های ثبت شده از ابتدای امسال تاکنون در آذربایجان شرقی را ۶ هزار و ۹۱۴ مورد اعلام و اضافه کرد: در این آمار هیچ گونه طلاق برای دختران ازدواج کرده ۱۴ ساله در استان وجود ندارد و طلاق بین دختران ۱۵ تا ۱۹ سال نیز تنها ۹ فقره بوده است که نرخ بسیار پایینی به شمار می رود.
جودی بیشترین تعداد طلاق در بین مزدوجین آذربایجان شرقی را بین سنین ۳۰ تا ۳۴ سال هم در میان مردان و هم در میان زنان اعلام کرد که یکهزار و ۵۸۵ مورد را شامل می شود.
وی نسبت ازدواج به طلاق در آذربایجان شرقی را ۳ به ۲ اعلام کرد و گفت: بر این اساس به ازای هر طلاق، ۳.۲ مورد ازدواج به ثبت می رسد.
جودی بیشترین نرخ رشد ازدواج در آذربایجان شرقی را با افزایش بیش از ۲۱ درصدی مربوط به شهرستان هوراند و کمترین میزان را مربوط به شهرستان خداآفرین با  ۲۱ درصد کاهش اعلام کرد.
به گفته وی در این مدت تعداد ۹ هزار و ۲۶۱ مورد ازدواج در شهرستان تبریز به ثبت رسیده است که نسبت به پارسال بیش از ۵ درصد کاهش یافته است.
مدیرکل ثبت احوال آذربایجان شرقی بیشترین آمار طلاق در استان را مربوط به شهرستان هوراند با ۴۳ مورد اعلام کرد که این رقم در سال گذشته ۲۱ مورد بود که نسبت طلاق به ازدواج رقم بسیار پایین ۱.۹ را نشان می دهد.
جودی بیشترین تعداد ازدواج در استان را مربوط به شهرستان اسکو با ۲۰۳ مورد اعلام کرد که این رقم در سال گذشته ۸۷ مورد بود که رشد ۱۳۳ درصدی را نشان می دهد.
 بر اساس آخرین آمار ثبت شده در این مجموعه، جمعیت کنونی استان ۴ میلیون و ۶۴۰ نفر است که از این تعداد یک میلیون و ۷۹۹ هزار و ۹۳ نفر در تبریز زندگی می کنند.

۱۳۹۸ دی ۱, یکشنبه

کشته شدن دو کولبر جوان

تاریخ انتشار : ۲۱:۴۱ - ۲۷ آذر ۱۳۹۸ - 18 December 2019
کد خبر: ۲۵۱۸۳۵
محمدباقر محمدی، رییس هلال احمر استان کردستان از کشته شدن دو کولبر و مفقود شدن یک نوجوان ۱۴ ساله خبر داد.
سقوط مرگبار بهمن جان 2 کوله بر را گرفت / یک نوجوان ناپدید شدبه گزارش فانوس، رییس هلال احمر استان کردستان گفت: «در مسیر گردنه "ته ته" اورامان، سه نفر از کولبران گرفتار سقوط بهمن شده که دو نفر از آن ها جان خود را از دست داده و یک نوجوان ۱۴ ساله نیز مفقود شده است.»

به گفته محمدی یک نفر از افراد حادثه‌دیده، هنگام جابه جایی و انتقال به پایین جان خود را از دست داد و یک نفر دیگر هم در بیمارستان درگذشت. جستجوی برای نوجوان مفقود شده ادامه دارد

با وجود ۱۳ متولی در حوزه حقوق کودک، اما اطلاعاتی از آن در اختیار نداریم

کد خبر :  ۳۶,۸۳۶ ۲۵ آبان ۱۴۰۰  ۲۰:۳۳ کد خبر :  ۳۶,۸۳۶ ۲۵ آبان ۱۴۰۰  ۲۰:۳۳ با وجود ۱۳ متولی در حوزه حقوق کودک، اما اطلاعاتی از آن در اختیار ن...