یک جامعه شناس گفت: کودک همسری در سنین بسیار پایین به ویژه زیر 13 سال،یکی از مصادیق مهم کودک آزاری است.
مرجان انصاری یکی از پژوهشگران اجتماعی در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، با اشاره به پدیده کودک همسری عنوان کرد: در روانشناسی ازدواج، عمدهی تمرکز ما به شناسایی نقاط همسانی و غیرهمسانی زوجین معطوف است، زیرا ازدواج یکی از اتفاقات مهم زندگی هر فرد محسوب میشود.
این جامعهشناس افزود: این اهمیت به دلیل تاثیری است که امر ازدواج بر رشد شخصیت افراد میگذارد، در این میان یکی از شاخصههای مهم انتخاب همسر، توجه به تفاوت سنی است.
وی اظهار کرد: در گذشته به علت فقر دانش و برخی سنتهای غلط، اکثر جوامع شرقی دختران و پسران را در سنین بسیار پایین وارد جریان زندگی زناشویی میکردند، به نحوی که بسیاری از پدران و پدربزرگان ما در سنین آغازین جوانی تجربه ازدواج و پدر بودن را از سر گذراندهاند.
انصاری بیان کرد: اما به مرور بخش عمدهای از جامعهی ما به این اندیشه صحیح دست یافت که دختران و پسران باید از حقوق پیش از ازدواج خود بهره مند شوند، آنها نیاز به کسب تجربه، دانش و رشد شخصی دارند تا متناسب زمانه خود کاملا مجهز و آماده به سمت تشکیل خانواده قدم بردارند.
وی گفت: در کنار این دیدگاه، گروهی دیگر کماکان قائل به حفظ شرایط گذشته هستند، تفاوت سنی فاحش میان عروس و داماد در نقاط گستردهای از کشور هنوز امری طبیعی و حتی لازم است.
این جامعه شناس عنوان کرد: در بحث ازدواجهای نامتناسب ما با دو پدیده آسیبزا اجتماعی مواجه هستیم، در نوع اول ازدواج با فاصله سنی زیاد انجام میشود؛ دختران بسیار جوان به عقد مردانی در میآیند که از نظر سن در جایگاه پدر آنها قرار میگیرند.
وی افزود: این معضل چند سالی است که در دنیای مدرن نیز مورد توجه و نقد و بررسی قرار گرفته است، دختران جوان اغلب در سودای پول و حمایت مالی و گاه جبران کمبودهای عاطفی به سمت مردان مسن میروند.
انصاری یادآور شد: اصطلاحی که در مورد این مردان به کار میرود، شوگر ددی "sugar dady"است که معادل فارسی مناسبی برای آن تعبیر نشده است و به معنای مردان سالخورده و متمولی است که با تکیه بر ثروت خود با دختران جوان ازدواج میکنند.
وی تاکید کرد: در این نوع از روابط تنها مساله رفع نیاز مالی طرف مونث و امیال نفسانی طرف مذکر و گاه بحث کشش عاطفی ناشی از کمبود پدر و حامی عاطفی مطرح است.
این کارشناس ارشد روانشناسی عنوان کرد: در علم روانشناسی ازدواج، فاصله سنی مناسب برای ازدواج بین ۳ تا ۵ سال پیشبینی شده است، در حالی که ما در این نوع از ازدواجها با تفاوت سنی بیش از ۲۰ سال روبرو هستیم.
وی اظهار کرد: نوع آسیب زنندهتری از ازدواجهای نامتعارف نیز وجود دارد که به کودک-همسری معروف است، این پیوند زناشویی زمانی اتفاق میافتد که زوجه در سنین زیر ۱۵ سال به سر میبرد، از منظر جامعهشناسی این نوع از ازدواج یک آسیب و آفت جدی به شمار میآید.
انصاری گفت: از منظر روانشناسی برقراری رابطه جنسی با یک کودک ۱۰ ساله و حتی ۱۳ ساله تجاوز به دنیای بکر کودکی و نوجوانی آنهاست، عمده ازدواجهایی که بافاصله سنی زیاد زوج از زوجه اتفاق میافتد غالبا به علت فقر مالی یا فرهنگی است.
وی افزود: برخی طوایف و اقوام معتقدند که دختر بدلیل خارج بودن از چرخهی درآمدزایی، موجودی اضافه است و باید سریعتر مسوولیت معاش او را به فرد دیگری سپرد، گروهی نیز بدلیل نگاه جنسیتی و ابزاری که به زن دارند دختران را صرفا در امور مربوط به باروری و زاد و ولد شرکت میدهند و در نتیجه معتقدند باید دختران را هرچه زودتر وارد این چرخه کنند.
این جامعه شناس تاکید کرد: فقر نیز از علل مهم پدیده کودک-همسری به شمار میآید، هرچند که در برخی خانوادههای متمول نیز شاهد آسیب کودک-همسری هستیم که این امر ریشه در برداشتهای نادرست فرهنگی و دینی دارد.
وی عنوان کرد: دین مبین اسلام برای جایگاه زن ارزش مافوق تصور قائل است و پیامبر(ص) نیز برای آنکه بهترین الگوسازی را برای جامعه خود انجام دهند، همواره نهایت احترام را به حضرت فاطمه(س) میگذاردند و حق انتخاب را برای ایشان محفوظ و معمول میدانستند.
انصاری اظهار کرد: اگر ما صرفا در امر ازدواج در سنین پایین به ازدواج زودهنگام دختر پیامبر اعظم(ص) استناد کنیم نخست میبایست پدری همچون پیامبر و تربیتی همچون تربیت ایشان را در حق فرزندان خود به جا آوریم.
وی گفت: همچنین از آنجا که تاکید شده؛ فرزند زمانهی خودت باش؛ پس بهترین تصمیم، تفکر منطقی و بدون جهت گیری و مقاومت در مورد ازدواج زودهنگام دختران است.
این جامعه شناس تاکید کرد: کودکان در شرایط کنونی جامعه نیازمند رشد و بالندگی بیشتری هستند، در حالی که کودکان قربانی ازدواج زودهنگام از انواع آسیبهای جسمی، جنسی و روانی رنج میبرند.
وی افزود: آنها بدون آمادگی وارد دنیای زناشویی میشوند، در حالی که بدنشان آماده باروری نیست، از مهارتهای گفتوگوی متقابل و مدیریت خانواده بیخبرند، در نتیجه بالاترین آمار جدایی و طلاق را در ازدواجهای کودک-همسری شاهد هستیم.
انصاری تاکید کرد: کودک همسری در سنین بسیار پایین به ویژه زیر 13 سال، یکی از مصادیق مهم کودکآزاری است، زیرا پس از ازدواج کودک از حق تحصیل در مدارس عادی محروم میشود؛ بهداشت جنسی او به خطر میافتد و حق انتخاب نوع زندگی از او سلب میشود.
وی اظهار کرد: درست است که کودکان ۱۰-۱۱ساله و یا نوجوانان ۱۳-۱۵ساله به میزانی از شناخت جنسی از بدن خود رسیدهاند، ولی این یک امر کاملا زیستی و بیولوژیک است و به هیچ عنوان نباید به عنوان ابزار و دستاویزی برای وارد کردن کودکان و نوجوانان به دنیای روابط جنسی بزرگسال قلمداد شود.
افزایش نرخ ازدواج کودکان
این جامعه شناس بیان کرد: متاسفانه در حال حاضر در کشور شاهد رشد مساله کودک-همسری هستیم و طی ۵ سال گذشته آمارها حاکی از افزایش نرخ ازدواج کودکان زیر سن قانونی بوده است.
وی افزود: بر اساس آمارهای اعلام شده، در سال ۹۰ حدود ۴/۵ درصد از ازدواجهای ثبت شده کشور متعلق به دختران زیر ۱۵ سال بوده، همچنین طی ۵ سال این رقم افزایش یافته و درسال ۹۵ به ۵/۵درصد رسیده است، بیشترین آمار ثبت شده متعلق به سال ۹۳ با عدد آماری ۵/۶ درصد برابر با 40هزار و 238کودک دختر است.
انصاری خاطرنشان کرد: آمارها نشان میدهد که در بین استانهای کشور، خراسان رضوی از نظر کمی در صدر این مساله قرار دارد و پس از آن آذربایجان شرقی، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارند، تهران نیز در بین استانها در رتبه هشتم قرار میگیرد و کمترین آمار کودک همسری متعلق به سمنان است.
کودکبیوگی
وی گفت: کودک همسری به خودی خود اتفاقی نامبارک و پیوندی نامعلوم برای دختران محسوب میشود، اما بخش تاریکتر این معضل، کودک-بیوگی است؛ در سالهای ۹۰ تا ۹۵، ۱۷ درصد از کل ازدواجهای ثبت شده کشور متعلق به کودکان زیر سن قانونی ۱۸ سال بوده است. ماحصل این رقم، 20هزار کودک دختر و پسر مطلقه و بیوه است. در حال حاضر با رقمی بالای یک میلیون کودک همسر و نوجوان بیوه در کشور روبرو هستیم.
این جامعه شناس عنوان کرد: زنانی که کودکی نکردهاند، تحصیلات ندارند، از شغل و امنیت مالی برخوردار نیستند، شخصیت آسیب دیده دارند و بدون عاقبت مشخصی رها میشوند، ماحصل کودک-همسری هرچه که باشد، خانوادهای پایدار، زنانی شاداب و فززندانی موفق و سلامت نخواهد بود.
انصاری تاکید کرد: برای متوقف کردن سونامی کودکان بیوه، به همکاری و همدلی و توجه ویژهی ارگانهای ذیربط جهت تدوین لوایح حمایتی و بازدارنده در جهت ممانعت از ازدواج کودکان و همچنین افزایش سن ازدواج نیاز داریم.
وی اظهار کرد: از سوی دیگر جامعه روانشناسان و جامعه شناسان کشور شایسته است که نگاهی دقیقتر به این معضل داشته باشند و در جهت فرهنگسازی و اطلاع رسانی در حیطه خطرات و تبعات این ازدواجهای سست بنیاد اهتمام ورزند.
نظرات