فقر و کودکان حاشیه نشین
رضا ویسانیان
یکی از مهمترین مسائل و معضلاتی که الان در کشور ایران وجود دارد حاشیه نشینی و زاعه نشینی و زندگی در آلونک های خشتی و گلی و حلبی است. طبق آمارهای ارائهشده از سوی مقامات جمهوری اسلامی ایران، تعداد حاشیهنشینان و زیر خط فقر در کل کشور حدود ۴۰ میلیون نفر برآورد شده است.که این خبر از وقوع نابرابریهای اجتماعی و تبعیض در داخل سیستم اقتصادی کشور میدهد.حاشیه نشینی با فقر رابطه مستقیمی دارد.درکشور ما سرمایه هست اما تبعیض وجود دارد بدان معنا که سرمایه های موجود در دست عده محدودی است و دیگران به سرمایه دسترسی ندارند.با توجه به اینکه یکی از ویژگیهای این مناطق به دلیل محروم بودن و گسترش آسیبهای اجتماعی و تضادهای فرهنگی و غیره در این مناطق موضوع شاخصهای رفاه اجتماعی است که طبیعی است که در این بین در میان مردم به تناسب شرایط جنسی و سنی میزان آسیبپذیری متفاوت است. یکی از گروههایی که در این مناطق بیش از دیگران نیازمند حمایتهای همهجانبه هستند، هم به لحاظ زیستی و هم روانی و هم اجتماعی، کودکان هستند چرا که میزان آسیبپذیری کودکان بیشتر از سایر افراد است و باید حقوق شان مورد توجه قرار بگیرد.به همین دلیل اتخاذ تدابیر لازم برای حمایتهای همهجانبه از این گروه از کودکان برای اینکه بتوانند هم به حداقل خدمات دسترسی داشته باشند و حتی حد متوسط خدمات عمومی را دریافت کنند، راهکارها یی باید اتخاذ شود.با این توضیح که به دلیل ویژگیهای منطقه عموما بیماریهایی از قبیل سوءتغذیه، بیماریهای پوستی و گوارشی شیوع بیشتری دارد، فراموش نکنیم که به دلیل شرایط خاص زندگی در این مناطق حمایتهایی که ارایه میشود باید متناسب با نیاز کودکان در هر منطقه و مشکلات و خواستههایشان باشد. طبیعی است که این نیازها و مشکلات از قبیل آموزش، بهداشت و امنیت میتواند در همه مناطق مشابه هم باشد.کودکانی که باید براساس کنوانسیون بینالمللی حقوق کودک که ایران نیز یکی اعضای آن است در شرایط مناسب برای زندگی قرار داشته باشند حالا در نگرانی و اضطراب آواره شدن در خیابانها حاشیه نشین و سطح شهر گیر افتادهاند.مجموعه بزرگی از تبعیض های جمهوری اسلامی ایران بر مردم وجود دارد. طبق مواد 2 و22 و 23و25و 26و29 اعلامیه جهانی حقوق بشر: عدم تبعیض و حق برخورداری از امنیت اجتماعی و حق خوراک و مسکن و مراقبت های طبی و حق امنیت شغلی و حق تحصیل رایگان برای همه با تمامی امکانات لازم و حق مسئولیت نسبت به جامعه
و از اهداف سند ۲۰۳۰ یونسکو: هدف ۱و ۳ و ۸ به ترتیب چنین بیان دارد پایان
دادن به فقردر تمامی اشکال آن در همه جا و تضمین زندگی توام با سلامت و ترویج رفاه برای
همه و ترویج رشد اقتصادی پایدار برای همه
طبق اصل ۳۰ و ۲۹ و ۳۱ قانون اساسی جمهوری اسلامی
ایران: دولت موظف است باید تمام امکانات از قبیل تحصیل رایگان ،
درمان و بهداشت و رفاه و سلامت ، مسکن ، و نیاز های اولیه را برای همگان باید
فراهم کند..
سیرو حرکت حاشیه نشینی از حدود سه دهه پیش آغاز شده و در این مدت
روستائیان با تمام اعضای خانواده برای زندگی بهتر به سمت حاشیه شهرها مهاجرت كردند. تا
شاید گذران زندگی کنند. در محله های حاشیه نشین خانوارهایی زندگی می كنند كه با
مشكلات عدیده ای دست و پنجه نرم می کنند، هر برگ از زندگی آنها گویای هزاران درد و
مشکلاتی است كه شاید تصورش برای بسیاری از ما سخت باشد.ساختمان های نا ایمن وغیراستاندارد
كه سرپناه خانواده های حاشیه نشین ها و زاغه نشین شده است، خانواده هایی كه درحسرت
امكانات اولیه و زیر ساخت ها روز را به شب و شب را به صبح می رسانند.با عبور از
محله های حاشیه نشین شهر به خوبی می توان فقر را دید، كودكانی كه حتی از داشتن یك
جفت كفش و لباس و وسایل آموزشی و تحصیلی محروم هستند و از سوراخ دیوار های فرو
ریخته بیرون را تماشا می كنند و امیدوارانه آینده را نگاه می کنند، آینده ای كه گاهی قربانی زندگی برای
بدست آوردن یکه لقمه نان می شود.ترک
تحصیل کودکان، آفت حاشیه نشینی و از مشکلات اولیه محسوب می شود.محله های زاغه نشین یا
حاشیه نشین برای یک کودک مثل یک مدرسه بزهکاری است.و کودکان در آنجا احساس راحتی ندارند و درصد پرخاشگری بالا میرود. چون آموزش و
پرورش برای این کودکان به علت مشکلات موجود، جدی گرفته نمی شود و خانواده ها
توجهی به این امر به دلائل مختلف فقر، بیکاری، اعتیاد یا طلاق از خود نشان نمی
دهند. حتی کودکان و نوجوانانی که امکان تحصیل دارند به دلایل مختلف مجبور به ترک
تحصیل می شوند یا به دلیل اینکه فاقد شناسنامه هستند با مشکلاتی در ثبت نام و
استفاده از خدمات تحصیلی مواجه می شوند.《 به گزارش ایلنا، خاورشهر نوزدهمین محله منطقه ۱۵، جایی است که جاده به پایان میرسد و سولههای بلند کورههای آجرپزی
از پهنه خشک بیابان سر بلند کردهاند و خانههای مخروبهای که تداعی کننده زاغهنشینی
است، به چشم میخورند. در همین زاغهها که تلاش شده، شکل و شمایل یک خانه روستایی
محقر به خود بگیرند ۶ تا ۸
خانواده که هر کدام از ۲ تا شش نفر فرزند دارند، زندگی میکنند. اغلب
این کودکان برای تامین مخارج زندگی در سنین پایین مجبور به انجام کارهای سخت مانند
جمع آوری ضایعات و آجر هستند 《
.کودکان کار یکی از معضلات و آسیب های جدی اجتماعی است که در حاشیه نشینی در حال شکل گرفتن است.۹۰ درصد کودکان کار، حاشیه نشین هستند و
بخاطر معاش خود و خانواده دست به کار طاقت فرسا می زنند.
اعتیاد کودکان در قسمت حاشیه
نشین:
در این یک دهه اخیر اعتیاد کودکان دیگر
موضوعی نیست که بتوان آن را کتمان کرد، علاوه بر شیوع استفاده مواد مخدر در میان
کودکان و نوجوانان در جامعه، تولد کودکان معتاد و اعتیاد کودکانی که در محلات
فقیرنشین حاشیه شهر زندگی میکنند بسیار زیاد است.علت عمده و اصلی اعتیاد کودکان
حاشیه نشین الگوگیری از والدین و خانواده و محیط نامناسبی که در آن زندگی می کنند است
.علت دیگر نیز اعتیاد اجباری است که بین کودکان کار و تکدی گر که بدسرپرست یا بی
سرپرست هستند و در اختیار باندهای بزه قرار دارند، دیده میشود که توسط کارفرمای
خود مجبور به استفاده از مواد مخدر میشوند.تا جایی که در مناطق حاشیه نشین و زاغه نشین به علت رواج مشاغل كاذب، فقر
اقتصادی، مواد مخدر، تعداد بزهكاری زیاد
شده و از کودکان برای بهره وری
ابزاری در این زمینه به عنوان مثال
برگزاری مبارزات به اشکال مختلف در میان کودکان
برای تامین مواد والدین و جابجایی در سطح شهر اجاره داده می شوند. چون ساختارهای جامعه آمادگی پیشگیری
از آسیب را نداشتهاند، طبیعتاً آسیبهای اجتماعی تشدید میشوند از طرفی فقدان
آموزشهای مؤثر به کودکان در زمینه ی خودمراقبتی و روابط اجتماعی، آموزش خانواده و
نهادهای جامعه دربارهی ضرورت رعایت و حفاظت از حقوق کودکان، فقدان رویکردهای
حفاظت از کودکان در وضعیت دشوار، تغییر ارزشهای گروههای نوجوان بدون اینکه آموزشهای
لازم را دریافت کرده باشند و بی توجهی نهادهای متولی به این تقدم و تأخر فرهنگی،
فشارها و تنشهای روانی ناشی از قرار گرفتن در شرایط بحرانی که پیامدهایی نظیر
تشدید فقر، افزایش بازماندگی از تحصیل، کاهش دسترسی به منابع حمایتی روانی و
اجتماعی، افزایش دسترسی به اطلاعات و ارتباطات نامناسب با سن کودکان در فضای مجازی
و دسترسی آسانتر ناقضان حقوق کودک به آنها، فقدان نظارت و حمایت اجتماعی از
کودکانی که در معرض گروههای قلدر یا بزرگسالان مشوق کودک به اعتیاد هستند، دلایل
گرایش کودکان به سوء مصرف مواد مخدر است که پیامدهای ضعف ساختار و کارکرد نهادهای
اجتماعی به عنوان موظفان اصلی تأمین سلامت و امنیت کودکان هستند.
یکی دیگر از معضلات حاشیه نشینی ازدواج کودکان است
ازدواج زودهنگام و آسیب
اجتماعی “کودک همسری” پس از کرونا مهمترین انگیزه مزمن برای ترک تحصیل دختران به
ویژه در مناطق محروم است.در این رابطه كودكانِی را در حال حاضر مشاهده می كنیم كه ازدواج كه نه بلكه
در اصل به فروش می رسند، چرا كه خانواده هایی وجود دارند كه به دلیل ناتوانی در
تامین هزینه مسكن خود، دختران خود را وادار به ازدواج با افرادی می كنند كه بیش از
2 برابر با آنان فاصله سنی دارند. و باعث
باروری های بسیار زیاد ناخواسته می شوند. که همین امر منجر به مشکلات بیشتری در آینده هم
برای کودک و هم برای جامعه می شود . طوری که الان آمار خودکشی در بین کودکان و
نوجوانان زیاد شده است.با رشد حاشیهنشینی در کلانشهرها، تنها عاملی برای گسترش
آسیبهای اجتماعی می توان نام برد که مسئولان برای رفع آن تنها به سردادن شعار
اکتفا کردهاند. و از زمان قانون جدیدالتصویب حمایت از اطفال و نوجوانان مصوب ۱۳۹۹ا هیچ
گونه حمایتی در این زمینه از کودکان دیده نشده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر