ختنه زنان ( رضا ویسانیان01/02/2020)
ناقص سازی جنسی زنان، مثله كردن اندام جنسی زنان يا ختنه زنان، عملی است که طی آن بخشي از اندام تناسلي زن يا تمام آن مورد آسيب قرار ميگيرد. ششم فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص سازی عضو جنسی زنان، یکی از روزهای آگاهیدهنده بینالمللی مورد حمایت سازمان ملل است.که نخستینبار در سال ۲۰۰۳ توسط اِستِلا اوباسانجو پیشنهاد شد. یونیسف، سازمان حمایت از کودکان سازمان ملل، میگوید که دستکم ۲۰۰ میلیون دختر و زن ختنه شده در سراسر دنیا زندگی میکنند. ناقصسازی میتواند در زمان نوزادی یا طی دوران کودکی، نوجوانی یا در زمان ازدواج انجام شود. این عمل از دیداگاه حقوق بین اللمل ، خشونت علیه زنان و عملى غیر قانونى است و براساس قوانین و تعهدهاى بین اللملى که اکثر کشورها از جمله ایران امضا کرده اند ممنوع اعلام شده و مجازات کیفرى براى والدین و ختانها در پى دارد.و ناقص حقوق بشر می باشد.بر اساس پژوهش های صورت گرفته در سال های ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۴ در ایران ، ختنه یا ناقصسازی جنسی زنان براساس یافتههای این تحقیق، در چهار استان هرمزگان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی صورت میگیرد.که بیشترین آن مناطق جنوبی استان هرمزگان، به ویژه در جزایر قشم و هرمز مشاهده می شود.گفته میشود این رسم در مناطق جنوبی ایران از طریق رفت و آمد دریایی به هند و سومالی وارد کشور شده است. در ایران آمار دقیقی از میزان ختنه زنان وجود ندارد، و ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ده سال صورت میگیرد.آمار ختنه زنان در این مناطقه ۸۱ درصد بوده اما در سال های آتی به ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است. علت کاهش آن تاثیر آگاهی و آموزش از طریق فضای اینترنت و تغییر نگرش نسل جوان به سُنت ختنه، و افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و تحصیلات و فوت افرادی که ختنه میکردند است.ناقصسازی زنان میتواند به مشکلات کوتاه مدت و یا بلند مدت فیزیکی و هیجانی و در بعضی مواقع، مرگ بیانجامد.و پیامد هایی را از قبیل کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی و استرسهای بعد از عمل، اختلالهای ادراری، آسیب به ارگانهای مجاور و عوارض روانی جنسی داشته باشد.ناقص سازی اقدامی است جهت حمایت از فرهنگ و سُنت ها و باورهای غلط موجود در آن مناطق که از لحاظ بهداشتی ضرورتی ندارد و ناقض حق کنترل کودک دختر بر بدن خود محسوب میشود.ختنه زنان در ایران توسط دایه های محلی که اکثرا قابله نیز بودند با ابزارها ساده و سنتی، غالبا غیربهداشتی و بدور از چشم مردان انجام می گیرد.ختنه زنان در ایران از نظر قانونی ممنوع اعلام نشده است، اما ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی به آسیب اندام تناسلی اشاره کرده است: “قطع و از بین بردن هریک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان اندازه دیه دارد. در این حکم فرقی بین باکره و غیر باکره و خردسال و بزرگسال، سالم یا معیوب نیست”. اما متاسفانه قانونی جهت توقف این عمل وجود ندارد و قوانین موجود هم ضمانت اجرا ندارند. برخی نهادها به ویژه مرجع ملی حقوق کودک درقوه قضائیه و امور زنان و خانواده ریاست جمهوری قولهایی در این زمینه دادند که هرگز به اجرا درنیامد.و عدم پیگیری مسئولین در این رابطه باعث شده که ختنه زنان به اندازه درجه اهمیت آن، منعکس نشود.از نگاه دولت ختنه زنان یک مساله مختص سُنی مذهبان است و به این علت دولت مرکزی تلاش رسمی و غیر رسمی برای خاتمه ختنه زنان به عمل نمیآورد و شاید نگران است که در نتیجه مداخله در این موضوع اعتماد نه چندان محکم جمعیت سُنی مذهب را از خود سلب نماید."
ناقص سازی جنسی زنان، مثله كردن اندام جنسی زنان يا ختنه زنان، عملی است که طی آن بخشي از اندام تناسلي زن يا تمام آن مورد آسيب قرار ميگيرد. ششم فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقص سازی عضو جنسی زنان، یکی از روزهای آگاهیدهنده بینالمللی مورد حمایت سازمان ملل است.که نخستینبار در سال ۲۰۰۳ توسط اِستِلا اوباسانجو پیشنهاد شد. یونیسف، سازمان حمایت از کودکان سازمان ملل، میگوید که دستکم ۲۰۰ میلیون دختر و زن ختنه شده در سراسر دنیا زندگی میکنند. ناقصسازی میتواند در زمان نوزادی یا طی دوران کودکی، نوجوانی یا در زمان ازدواج انجام شود. این عمل از دیداگاه حقوق بین اللمل ، خشونت علیه زنان و عملى غیر قانونى است و براساس قوانین و تعهدهاى بین اللملى که اکثر کشورها از جمله ایران امضا کرده اند ممنوع اعلام شده و مجازات کیفرى براى والدین و ختانها در پى دارد.و ناقص حقوق بشر می باشد.بر اساس پژوهش های صورت گرفته در سال های ۱۳۸۴ تا سال ۱۳۹۴ در ایران ، ختنه یا ناقصسازی جنسی زنان براساس یافتههای این تحقیق، در چهار استان هرمزگان، کرمانشاه، کردستان و آذربایجان غربی صورت میگیرد.که بیشترین آن مناطق جنوبی استان هرمزگان، به ویژه در جزایر قشم و هرمز مشاهده می شود.گفته میشود این رسم در مناطق جنوبی ایران از طریق رفت و آمد دریایی به هند و سومالی وارد کشور شده است. در ایران آمار دقیقی از میزان ختنه زنان وجود ندارد، و ختنه زنان بیشتر روی دختران کمتر از ده سال صورت میگیرد.آمار ختنه زنان در این مناطقه ۸۱ درصد بوده اما در سال های آتی به ۵۰ درصد کاهش پیدا کرده است. علت کاهش آن تاثیر آگاهی و آموزش از طریق فضای اینترنت و تغییر نگرش نسل جوان به سُنت ختنه، و افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و تحصیلات و فوت افرادی که ختنه میکردند است.ناقصسازی زنان میتواند به مشکلات کوتاه مدت و یا بلند مدت فیزیکی و هیجانی و در بعضی مواقع، مرگ بیانجامد.و پیامد هایی را از قبیل کاهش لذت جنسی، دردهای عصبی، عفونت، مشکلات روانی و استرسهای بعد از عمل، اختلالهای ادراری، آسیب به ارگانهای مجاور و عوارض روانی جنسی داشته باشد.ناقص سازی اقدامی است جهت حمایت از فرهنگ و سُنت ها و باورهای غلط موجود در آن مناطق که از لحاظ بهداشتی ضرورتی ندارد و ناقض حق کنترل کودک دختر بر بدن خود محسوب میشود.ختنه زنان در ایران توسط دایه های محلی که اکثرا قابله نیز بودند با ابزارها ساده و سنتی، غالبا غیربهداشتی و بدور از چشم مردان انجام می گیرد.ختنه زنان در ایران از نظر قانونی ممنوع اعلام نشده است، اما ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی به آسیب اندام تناسلی اشاره کرده است: “قطع و از بین بردن هریک از دو طرف اندام تناسلی زن، موجب نصف دیه کامل زن است و قطع و از بین بردن بخشی از آن، به همان اندازه دیه دارد. در این حکم فرقی بین باکره و غیر باکره و خردسال و بزرگسال، سالم یا معیوب نیست”. اما متاسفانه قانونی جهت توقف این عمل وجود ندارد و قوانین موجود هم ضمانت اجرا ندارند. برخی نهادها به ویژه مرجع ملی حقوق کودک درقوه قضائیه و امور زنان و خانواده ریاست جمهوری قولهایی در این زمینه دادند که هرگز به اجرا درنیامد.و عدم پیگیری مسئولین در این رابطه باعث شده که ختنه زنان به اندازه درجه اهمیت آن، منعکس نشود.از نگاه دولت ختنه زنان یک مساله مختص سُنی مذهبان است و به این علت دولت مرکزی تلاش رسمی و غیر رسمی برای خاتمه ختنه زنان به عمل نمیآورد و شاید نگران است که در نتیجه مداخله در این موضوع اعتماد نه چندان محکم جمعیت سُنی مذهب را از خود سلب نماید."
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر